برای که می نویسی ؟ اینها همه خوابند! / مهدی خزعلی ـ
drkhazali.netاتوبوس به سمت تهران در حرکت بود، شب بود، تاریکی خوفناکی کویر را پوشانده بود، مسافران همه خواب بودند، ساده دلی بوفه نشین که صندلی راحتی برای خواب نداشت، از آخر اتوبوس، یکی یکی مسافران را ورانداز کرده و خود را به راننده رساند، با لهجه شیرینی گفت: آقای راننه، آی راننه، سی کی راننگی کنی؟ اینا که همه خوابند؟ ! یادش به خیر، آخرین یادداشت قبل از رفتن به " سلول انفرادی" که در سایت نوشتم " روزه سکوت" بود، آن روز از تاریکی و ظلمت شب گله کرده بودم و این که نه مهتابی، نه ستاره ای، نه چراغی، نه شمعی، چه کسی می خواند؟ برای که بنویسم؟! تا این طنز زیبا را شنیدم، دیدم حکایت " روزه سکوت" من نیز حکایت آن همشهری ساده دل است، اگر همه خوابند، راننده نمی خوابد و نباید بخوابد! او باید با چشمان باز در ظلمت کویر براند و خفتگان را به شهر بیداری برساند، خواب مسافران نمی تواند بهانه ای برای خواب راننده باشد! آری ؛ روشنفکران، نویسندگان،شاعران، سخنوران،اندیشمندان، دانشمندان، عالمان، روحانیان و روشنگران سکانداران کشتی بشریتند، اگر همگان به خواب روند، اینان بیدارند، نگویید همگان خفته اند! اگر می توانید خفتگان را بیدار کنید تا یاریتان دهند، اگر نمی توانید، سکان کشتی بشریت را در دست گیرید و با فرهنگ سازی و روشنگری این سفینه را به ساحل امن آرامش و جزیره بیداری برسانید. اگر دنیا در تاریکی و ظلمت فرو رفته است ، باید شمعی افروخت، نگویید شب است و مردم خفته اند، باور کنیم که هر کلمه شمعی است در ظلمت شب، هر صفحه ستاره ای است در آسمان شب، و هرقلم چراغی است در راه شب، عذری پذیرفته نیست، اندیشمندان، روشنفکران، روحانیان، عالمان و مراجع اگر از دستتان بر می آید چراغی برافروزید و این سفینه را به ساحل امن آرامش رهنمون سازید، این که مسافران خفته اند، تکلیف شما را دو چندان می کند، اگر هر کدام فلم در دست گیریم و چراغی برافروزیم، راه روشن و خفتگان بیدار خواهند شد و همگان خود را برای دیدار خورشید مهیا می سازند...........
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر