دنبال کننده ها

۱۰ آذر ۱۴۰۳

شکر گزاری برای چه ؟

امروز در امریکا روز شکر گزاری است.
از من می پرسد : شکر گزاری برای چه؟
میگویم : برای زمینی که سخاوتمندانه سفره اش را برای ما گسترانیده است
برای آفتاب
برای ماه
برای آب
برای خاک
برای نسیمی که میوزد
برای بارانی که میبارد
برای ستاره ای که سوسو میزند
برای درختی که در باد میرقصد
برای هوایی که نفس می کشیم
برای گندمی که نان میشود
برای نانی که جان می بخشد
برای چشمه سار و‌آبشار
برای دست ها که می نویسند
برای پاها که با آن سفر خاک میکنیم
برای چشمانی که پنجره ای به زیبایی های جهان میگشاید
برای گوش هایی که زیبا ترین ترنم موسیقی را به کامم می نشاند
برای عاشق بودن
برای دوست داشتن و‌دوست داشته شدن
برای آن روح لطیف شاعرانه ای که مرا وامیدارد شاعرانه بنویسم و‌شاعرانه بیندیشم
برای رفیق و رفیقانم
برای داشتن زنی و فرزندی و‌نوه ای و خانمانی
برای داشتن نسرین و آلما و الوین و رزا و نوا جونی و آرشی جونی و اندی جونی و تساجونی و فرنوش و مهرنوش و مادری که نیست ‌و پدری که بود
برای زنده بودن و توان نفس کشیدن
برای آزاد زیستن
برای همسایه ام که هر روز مرا می بیند و کلاه از سر بر میداردو صبح به خیر میگوید
برای آن درخت شکوهمندکاج که هر بامداد برایم دست تکان میدهد
برای عشقی که میسوزاند و خاکستر میکند
برای گل های خانه ام
برای پروانه ای که هزار رنگ است
برای مارمولکی که برایم دم تکان میدهد و من برایش شعر میخوانم
برای حافظ، سعدی، خیام ، فردوسی، رودکی
برای همه نعمت و برکتی که هستی بمن ارزانی داشته است.
See insights and ads
All reactions:
John Mahmoudi, Farrokh RiazSadri and 88 others

دزدگاه

رفته بود ایران تا از اوضاع احوال ایران فیلمی بسازد
وزارت خارجه امریکا گفته بود سفر به ایران خطرناک است ، ممکن است ترا گروگان بگیرند ! بهتر است از سفر صرفنظر کنی .
می ترسید با پاسپورت امریکایی برود ایران . با پاسپورت ایتالیایی رفت
همان روز اول در یکی از خیابان‌های تهران دوربین هشت هزار دلاری اش را دزدیدند.
میگفت :یک لحظه ، فقط یک لحظه طول کشید که موتور سواری مثل برق ‌و باد بیاید دوربینم را بقاپد ‌‌در برود
در هتل، اشک به چشم میآورد و دست به دامان این و آن میشود بلکه دوربینش را پیدا کنند . میخواهد به پلیس مراجعه کند ، کارکنان هتل میگویند اینجا مملکتی است که از پلیس ها بیش از دزدان باید ترسید ! حتی میگویند پلیس ها خود همکار دزدان اند !
مرد امریکایی بغض کرده است ، نمیداند به چه کسی پناه ببرد .
اعلامیه ای مینویسد پانصد دلار جایزه تعیین میکند به در ‌و دیوار می چسباند اما دوربینش پیدا نمی شود
رفیقی در اوکراین دارد ، به او‌زنگ میزند ، کمک‌میخواهد . جوانکی از اوکراین‌پا میشود میآید ایران ؛ دوربین خودش را بدستش میدهد میگوید حالا برو فیلم بگیر !
مرد امریکایی هاج‌و‌واج مانده است
دخترکی ایرانی با انگلیسی شکسته بسته ای دلداری اش میدهد و میگوید:
This country is full of thieves.
نمیدانم منظورش همین دزدان خیابانی است یا دزدانی که عبا عمامه دارند !؟
May be art
See insights and ads
All reactions:
Farrokh RiazSadri, Naghi Pour and 35 others

۷ آذر ۱۴۰۳

پاییز

این
فصلِ دیگری‌ست
که سرمایش
از درون
درکِ صریحِ زیبایی را
پیچیده می‌کند.
یادش به خیر پاییز
با آن
توفانِ رنگ و رنگ
که برپا
در دیده می‌کند!
« الف- بامداد »
See insights and ads
All reactions:
Farrokh RiazSadri, Nasser Darabi and 35 others