نوشته اند کوهی که هلیکوپتر آقای لوکوموتیر به آن برخورد کرد گیز قلعه نام داشت -یعنی قلعه دختر
و بازی روزگار را ببین که چگونه سر انجام شیخ آدمکش نابکاری را که مدام از بیرون ماندن گیسوی دختران سرزمینم نگران بود به کمند گیسوی گیز قلعه گرفتار کرد و به ژرفای دوزخ فرستاد
آخی…. مرحوم رییس القاتلین تازه میخواست فارسی یاد بگیرد ها . سوار لوکوموتیر شد رفت هوا !
آخی… مرحوم رییس دیلماج خانه همایونی تازه میخواست انگلیسی یاد بگیرد ها ! بجای درشکه , سوار «هولی کاپتور » شد رفت عرش اعلی خدمت حضرت باریتعالی !
اینها انسان های فرزانه ! بدون جانشین بودند ها !
یعنی اینکه قرن ها طول میکشد تا مادر گیتی دوباره چنین حرامی زادگان بیمانند بیمایه ای بزاید ( لدفا با حرام زاده اشتباه نشود )
بقول رفیق مان : ان لله و انا الیه واژگون
بعد التحریر : اخبار واصله حاکی از آن است که پس از این حادثه مولمه ملت ایران با طشت و نقاره و شراب خانگی وودکای دست ساز عازم کرانه های شمال شده اند تا این مصیبت عظمی را جشن بگیرند !