دنبال کننده ها

۲۸ آذر ۱۳۹۶

و خدا آدم را آفرید

و خدا آدم را آفرید .....
( تفسیر سور آبادی - ابوبکر عتیق نیشابوری )
** من کاری به شطحیات چنین کتابی و کتابهای مشابه اش ندارم .اما شیوه نوشتاری و ساختار زبانی اش چنان حیرت آور است که گویی زبان امروزی ماست . 
کتاب تفسیر طبری نیز که در قرن سوم هجری ترجمه شده از چنان نثر فاخر و ساختار مستحکمی بر خور دار است که آدمی آرزو میکند کاشکی فضلای ریش و سبیل دار پر مدعای بسیار گوی کم خوان و کم دان زمانه ما می توانستند با چنین زبان شکوهمندی بنویسند ....
-----------
عهد گرفتن بر فرزندان آدم
( از کتاب : تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری )
خدای آدم بیافرید، خواست که عهد بر وی گیرد؛ گفت: یا آدم، تو را که آفرید؟
آدم گفت: انت یا رب.
خدای گفت: من ربک؟
آدم گفت: انت یا رب.
خدای گفت: اسجد لی، ان کنت صادقا!
آدم سجود کرد.
خدای گفت: یا آدم، عهد بر تو گیرم؟
آدم گفت: یا رب، فرمان تو راست.
خدای فرمود تا گوهری را از بهشت بیاوردند به سپیدی چون برف، به روشنایی چون آفتاب، آن که در حجر اسود است؛ دستهای کافران به آن رسیده است تا سیاه گشته. چون آن را حاضر کردند، خدای او را گفت: دست به آن فرو آر، تاکید عهد را. آدم دست به آن فرو آورد.
آن گاه خدای همه فرزندان آدم را عرضه داشت. آدم نگاه کرد. فرزندان خود را دید مختلف، سپید و سیاه، زرد و سرخ، نیکو و زشت، ناقص و کامل، درست و معیوب و چندی چون آفتاب می تافت و پیغامبران چون ماه و عده ای چون ستارگان و سُعَدا چون بیاض و بیض و اشقیا چون سَواد و قیر.
آدم گفت: بار خدایا، چه بودی اگر همه را یکسان آفریدی؟
خدای گفت: ای آدم ایشان را چنان مختلف آفریدم تا هر کسی در دیگر نگرد، بر اندازه ی خویش مرا شکر کند.
آنگاه گفت: یا آدم، من آسمان را بیافریدم و آن را اهلی آفریدم چون فریشتگان و زمین را بیافریدم و آن را اهلی آفریدم چون شما و بهشت را بیافریدم و آن را اهلی آفریدم چون سُعَدا و دوزخ را بیافریدم و آن را اهلی آفریدم چون اشقیا.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر