دنبال کننده ها

۱۶ فروردین ۱۳۹۵

ما رفتیم ...!

آقا ! ما رفتیم !
لابد می پرسید : کجا ؟
آقا ! ما تصمیم گرفته ایم دار و ندار مان را بفروشیم و بزنیم بچاک جاده و برویم جایی گم و گور بشویم . بقول معروف : مدینه باد به اهل مدینه ارزانی
لابد باز می پرسید : چرا ؟
حالا خدمت تان عرض میکنیم .
آقا ! دانشمندان میگویند هر 27 میلیون سال یکبار ؛  تمامی جانداران کره زمین بطور دستجمعی میمیرند . گناه این مرگ و میر همگانی را هم گذاشته اند گردن سیاره ای بنام " سیاره نهم " که گویا در منظومه شمسی به گشت و گذار مشغول است .
این سیاره نهم - که بنا بفرموده جنابان دانشمندان و از ما بهتران ؛ ده برابر کره زمین وزن شان است - تنها هنرشان این است که رگبارهای عظیمی از شهاب های کشنده تولید میفرمایند و باعث مرگ دستجمعی جانداران ؛ از جمله ما آدمیان " بیگناه ! " میشوند
حالا چرا این سیاره نهم چنین مسئولیت خطیر و جانگزایی را به دوش مبارک خودشان گرفته اند  و موجبات بد نامی خودشان و تبرئه ما آدمیان بیگناه را فراهم کرده اند  لابد مصلحتی در کار است که عقل آدمهای یک لاقبایی مثل بنده و جنابعالی به آن قد نمیدهد .
آقا ! از شما چه پنهان ما آدم بد شانسی هستیم . اصلا یک جو شانس نداریم . از روی لاعلاجی هم به خر میگوییم خانباجی ! ترس مان این است که نکند فردا پس فردا این جناب سیاره نهم دوران 27 میلیون ساله اش بسر رسیده باشد و بخواهد باران رحمت بی حسابش را بر سر ما بباراند ؟ بهمین خاطر است که می خواهیم خانه زندگی مان را بفروشیم و این چهار روز اخر عمرمان را برویم در غاری ؛ بیغوله ای ؛ کوهی ؛ جایی پنهان بشویم .  یعنی فی الواقع میخواهیم این پند جانانه جناب سلمان ساوجی را آویزه گوش مان کنیم که میفرمایند :
به امید جوین نانی که حاصل گرددت ؛ تا کی
در آتش باشی و دودت رود بر سر تنور آسا ؟
اگر می توانستیم به مریخی ؛ عطاردی ؛ زهره ای ؛ نپتونی ؛ پولوتونی ؛ جایی پناه ببریم که چه بهتر !
آخر هیچکس نیست به گوش مبارک این سیاره نهم برساند که : جناب آقای سیاره نهم !ما آدمیان که داریم به میمنت و مبارکی با جنگ ها و آدمکشی های مان  نسل بشر را از روی کره زمین منقطع میفرماییم  شما چرا دیگر زحمت بیهوده میکشید ؟ حالا نمی توانید چهار صباحی صبر بفرمایید تا ما آدمیان " بیگناه " تیشه به ریشه خودمان بزنیم و کره زمین را از لوث وجود خودمان پاک بفرماییم ؟
افلاک بجز غم نفزایند دگر
ننهند بجا تا نربایند دگر
نا آمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه میکشیم ؛ نایند دگر 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر