.....در اين سال ؛ ملک فخر الدين کرت حکم فرمود که عورات (زنان ) به روز از خانه بيرون نيايند ! و هر عورتی که به روز بيرون آيد ؛ شمس الدين قادسی -که محتسب است - چادر او سياه کند و او را برهنه به محل ها و کوی ها برد تا سخريه ديگران باشد .
- و نوحه گران و مخنثان را به ماتم ها رفتن منع کرد
- و مقريان را از آنک در پيش تابوت قرآن خوانند نهی فرمود
و مقامران ( قمار بازان )را سر و ريش تراشيده به بازار بر آورد .
-وشراب خوارگان را بعد از اقامت حدود شرع (شلاق زدن ) در زنجير کشيد و به کار گل کشيدن و خشت زدن مامور گردانيد
- و بيشتر حجاب و نواب خود را مصادره کرد .
-و اکثر ؛ سياست او به زندان و چوب زدن و گل کشيدن بودی !
و با وجود اينهمه امر به معروف و نهی از منکر ؛ البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنيده و شراب صافی نوشيدی و گفتی :
ساقيا باده صبوح بيار
دانه ی دام هر فتوح بيار
قبله ی ملت مسيح بده
آفت توبه ی نصوح بيار ......
(نقل از : تاريخ نامه هرات)
تاریخنامهٔ هرات قدیمیترین تاریخ محلی بر جای مانده از هرات است که توسط سیف بن محمد بن یعقوب هروی معروف به سیفی هروی تاریخنگار سدهٔ هفتم هجری قمری نوشته شده است.
آل کرت هم در شمار حکومتهای محلی نوپای ایرانی بود که اقتدار مغولها را پذیرفت و از آنان منشور حکومتی دریافت کرد
خاندان کرت که در ابتدا پایگاه اصلی آنان در شرق خراسان بزرگ به مرکزیت هرات بود به تدریج توانستند با فرمان مغولها مالکیت سرزمینهای جنوب آمودریا تا رود سند را به دست آورند