سفر آب ، سفر خاک«۸»
(مکزیک)
راهی فرودگاه هستیم . بر میگردیم سانفرانسیسکو .
از گرمای نود درجه ای کانکون به سرمای ۲۸ درجه ای شمال کالیفرنیا باز میگردیم. هیچ دل مان نمیخواست سفری چنین دلپذیر و رویایی با چنین شتابی پایان پذیرد اما هر چیزی را پایانی است . عمر آدمی را نیز .(نوه ها قرار است بمدرسه بروند لابد چیزی بیاموزند . پدر مادر ها هم بمدرسه میروند تا چیزی بیاموزانند . ما هم که بقول شهریار :
دیروز رفتیم به دیدار ویرانه های شهر تولومTulum.
نفری شصت دلار دادیم سوار اتوبوس شدیم رفتیم آنجا . راهنمای مان - آرتورو - مردی بود آگاه و خبره در کار خویش . به دوزبان اسپانیولی و انگلیسی تاریخ زندگی قوم « مایا» را برای مان شرح داد . قومی که پایه گذار یکی از شگفت انگیز ترین تمدن های بشری بوده اند اما گردش ایام چیزی جز همین خرابه های سنگی از آنان باقی نگذاشته است. با دیدن این بناهای سنگی بیاد خورخه لوییس بورخس می افتم که شعری شکوهمند در باره این ویرانه مدور بسراید و بگوید :
مقبره ها زیبایند
به عریانی واژه های لاتین
تاریخ حک شده « مرگ» بر آنها
و دیروز های بی شمار تاریخ
که خاموش و یگانه اند امروز
ویرانه های تولوم چند بنای سنگی است که بر فراز تپه ای رو به دریا ست . گویا از فراز همین بناها طلوع و غروب خورشید را نظاره میکردند ، گاهشمار سال و ماه را می نوشتند . شاهان و رهبران قوم مایا در همین جا خدای خورشید را به نیایش می نشستند و همین جا بود که آدمیانی را برای خدای خورشید قربانی میکردند .
پیش از آنکه به تولوم برسیم رفتیم به دیدار دکتر علفی! ( Medicine Man )مردی از تبار قوم مایا تا رازهای طبابت دوران کهنرا بر ما بگشاید. آنجا بساطی راه انداخته بود از گیاهان دارویی و سنگ های سیاه آتشفشانی و اورادی به زبان مایایی میخواند و دود ودمی بر آدمیان میدمید که لابد دردهای شناخته و نا شناخته شان را درمان کند .
پس از آن میرویم در میان جنگلی که رودخانه ای زیر زمینی در آن جاری است . یا به زبان بومیان اینجا Rio Secreto . رودخانه ای مخفی . فی الواقع همان قنات خودمان است که اینجاحیرت آدمیان را بر می انگیزد .نامش Casa Tortuga .در زیر تخته سنگ هایی عظیم . و مردمان میآیند در برکه ای شنا میکنند و های و هویی براه می اندازند و عده ای نیز از آن نان میخورند .
پیش از آنکه وارد برکه بشوی باید بروی دوش بگیری و تن را از غبار بزدایی آنگاه رخصت بیابی چند دقیقه ای در این برکه شنا کنی .
از آنجایی که از اتوبوس پیاده شدیم تا به معبد سنگی قوم مایا برسیم بیست سی دقیقه ای باید پیاده میرفتیم . در یک جاده سنگلاخ خاکی زیر هرم آفتاب . گویی به زیارت حجر الاسود میرویم. اینسو و آنسوی جاده ، جنگلی غبار گرفته و سیل مردمانی که میروند و میآیند . همسرم با چه مرارتی خودش را به این ویرانه ها میرساند . طاقت چنین گرمایی را ندارد . در مسیر راه چند بار سایبانی پیدا میکند و چند لحظه ای می آساید .
میرویم این قصرهای سنگی را می بینیم . ما که تخت جمشید و نقش رستم و طاق بستان را دیده ایم این بناهای سنگی مخروبه چندان چنگی به دل مان نمی زند . ما که قنات های پنجاه شصت کیلومتری در دل جلگه های فلات ایران را دیده ایم این برکه زیر تخته سنگی عظیم چندان حیرتی در ما بر نمی انگیزد .
همسرم میگوید : یعنی حالا باید اینهمه راه را پیاده بر گردیم؟ ترس و نومیدی را در چشمانش می بینم . پرس و جو میکنم می بینم خوشبختانه آنسوی جاده،
اتوبوسی فراهم است . دو دلار میگیرند مسافران درمانده و خسته و پیران فرسوده را سوار میکنند به ایستگاه اصلی باز میگردانند .
ناهاری در یک رستوران محلی میخوریم به هتل خودمان باز میگردیم .
مکزیک خاستگاه یکی از مهم ترین تمدن های بشری بوده که در آغاز قرن شانزدهم میلادی مورد تاخت و تاز اسپانیایی ها قرار گرفته و بخش عظیمی از آن نابود شده است.
قوم مایا یکی از مشهور ترین و قدرتمندترین قبایل سرخ پوست مکزیک بودند که در بخش های جنوبی مکزیک ، و سرتاسر گواتمالا و السالوادور زندگی میکردند و امروزه بیش از هفت میلیون نفر آنها باقی نمانده اند .
آثاری از تمدن قوم مایا در جنوب مکزیک و ونواحی کوهستانی گواتمالا بر جای مانده که متاسفانه بتدریج مقهور طبیعت شده و هنوز چندان شناخته نشده اند .
تاریخ تمدن قوم مایا را به سه دوره تقسیم کرده اند : دوره پیشا کلاسیک . دوره کلاسیک . ودروران پسا کلاسیک .
دوران پیشا کلاسیک از حدود هزار سال پیش از میلاد آغاز میشود . در این دوران گرایش به شهر نشینی و زندگی شهری پدید میآید و روستاها و شهر ها شکل میگیرند و خط مایایی هم بوجود میآید .
دوره کلاسیک دوران طلایی مایا هاست که مایا ها به اوج توانمندی خود میرسند و دولت شهرهای بزرگ پدید میآیدو شهرهای بزرگی از جمله شهر « تیکال » بوجود میآید که بیش از یکصد هزار نفر جمعیت داشت .
دوران پسا کلاسیک که از قرن نهم میلادی تا قرن شانزدهم را در بر میگیرد یکی از راز آمیز ترین دوران زندگی قوم مایا ست .در این زمان قوم مایا ناگهان همه شهر ها و سرزمین های متمدن آباد را ترک میکنند و به کوهستان ها کوچ میکنند .البته تاکنون دلیل این کوچ ناگهانی همگانی را پیدا نکرده اند ولی فرضیه های گوناگونی وجود دارد که ترس از اشاعه بیماری های واگیر، جنگ های قبیله ای ، و شاید دستورات مذهبی از علل آن بوده است .
سر انجام مهاجمان اسپانیایی بسال ۱۵۱۱ بر این سرزمین تسلط پیدا کردند و همه نمادهای تمدنی قوم مایا را از میان بردند .
◦
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر