دنبال کننده ها

۳ اسفند ۱۴۰۲

قدیس دوران

نامش علیرضا اسپهبد بود . به قول احمد شاملو قدیس دوران ما!
پنجم اسفند 1385 روزی بود که این بچه‌ی اعماق - بچه‌ی شاپور- در پنجاه‌و‌پنج سالگی پرکشید! در اوج رفت هر چند در مجامع رسمی قدر ندید و بر صدر ننشست اما هنرمندی‌ست که آثارش و «خاطره‌اش تا جاودانِ جاويدان در گذرگاه ادوار داوري خواهد شد.»
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Ali Mirasgari and 127 others

عشق بابا بزرگ

پدر سوخته ها یکهفته اینجا مهمان مان بودند . یک لحظه سرشان را از تبلت کوفتی شان بلند نمیکردند.
حالا که رفته اند خانه مان بد جوری سوت و کور شده است.
آرشی جونی هر روز صبح دندان هایش را مسواک میزد میآمد دندان هایش را بمن نشان میدادو میگفت : می بینی بابا بزرگ ؟ می بینی دندان هایم چقدر سفید است
نوا جونی هر روز صبح برای بابا بزرگ شیر شکلات درست میکرد . قبل از رفتن هم آمد بمن یاد داد چطوری شیر شکلات درست کنم.
پدر سوخته انگار حالی اش نیست بابا بزرگ توی این سن و سال نمی تواند زیاد شیرینی و چربی و ترشی و شوری و هزار تا زهر مار دیگر بخورد !
اگر نوه ها نبودند زندگی چقدر بی معنا میشد
See insights and ads
All reactions:
Susan Azadi, Banoo Saberi and 196 others

۲ اسفند ۱۴۰۲

تاریخ چه میگوید

یکی از رویدادهای تلخ و غم انگیز میهن ما در قرن ششم هجری که در شعر پارسی بازتاب گسترده ای یافته است حمله ترکان غز به خراسان و در پی آن دستگیری سلطان سنجر سلجوقی و نابودی بخش عظیمی از خراسان بزرگ است.
سلجوقیان که پس از پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد ملازگرد و تصرف اناتولی با تسلط سیاسی بر خلافت عباسی رهبری جهان اسلام را بدست گرفته بودند در مصاف با ترکان غز با شکست روبرو شدند و بخش بزرگی از سرزمین های تحت حکومت خود را از دست دادند .
قصیده ای که انوری از زبان اهل خراسان خطاب به خاقان سمرقند- رکن الدین طمغاج خان - سروده است شهادتی راستین بر درد و رنج مردمان آن روزگار است.
بر سمرقند اگر بگذری ای باد سحر
نامه اهل خراسان به بر خاقان بر
نامه ای مطلع آن رنج تن و آفت جان
نامه ای مقطع آن درد دل و سوز جگر
نامه ای بر رقمش آه عزیزان پیدا
نامه ای در شکنش خون شهیدان مضمر....
خبرت هست که از هر چه در او چیزی بود
در همه ایران امروز نمانده ست اثر؟
خبرت هست کزین زیر و زبر شوم غزان
نیست یک پی ز خراسان که نشد زیر و زبر ؟
بر بزرگان زمانه شده خردان سالار
بر کریمان جهان گشته لئیمان مهتر
بر در دونان، احرار حزین و حیران
در کف رندان ، ابرار اسیر و مضطر...
شاد الا به در مرگ نبینی مردم
بکر جز در شکم مام نیابی دختر ....
کشته فرزند گرامی را گر ناگاهان
بیند ، از بیم خروشید نیارد مادر
خلق را زین غم فریاد رس ای شاه نژاد
ملک را زین ستم آزاد کن ای پاک سیر .....
اکنون پس از گذشت قرن ها ، گویی این دادنامه انوری ابیوردی ، دادنامه و فریاد استغاثه امروزین ملت ماست که :
کشته فرزند گرامی را گر ناگاهان
بیند ، از بیم خروشید نیارد مادر

رقیه

یادم نیست کجا دیدمش . تلویزیون بود یا همین جعبه بگیر و بنشان فیس بوق . هر جا که بود این بود که یک خانم مسلمان محجبه - از آنها که آفتاب مهتاب هیچ جای اسافل اعضای شان را ندیده است - آمده بود در باره چگونگی تربیت کودکان اظهار لحیه میفرمود .
پرسیدند الگوی خود شما برای تربیت دخترتان چیست ؟
فرمودند : طوری تربیتش میکنم که در راه حضرت رقیه قدم بردارد !
ما مانده بودیم که خدایا این حضرت رقیه دیگر کدام شیرزن اسطوره ای اسلامی است و چه گلی به سر امت اسلام زده است که حالا در زمان و زمانه ما مادری میخواهد او را الگوی تربیت فرزند خود قرار دهد ؟ کنجکاو شدیم و رفتیم مختصری دود چراغ خوردیم و دیدیم گویا این حضرت رقیه یکی دیگر از تخم ترکه های حسین بن علی است که بنا بنوشته حدیث سازان دروغ پردازشیعی، بعد از ماجرای کربلا به اسارت لشکر یزید در آمده و در همان سه سالگی شربت شهادت نوشیده است !
آشیخ عباس قمی - معروف به محدث قمی - که کتاب معروف مفاتیح الجنان او در حوزه های علمیه تدریس میشود اساسا وجود کودکی بنام رقیه را انکار میکند و در کتاب منتهی الامال می نویسد که من در هیچ سند معتبری راجع به حضرت رقیه چیزی ندید ه ام ....
حالا ببین ما چقدر خاک بر سر شده ایم که یک مادر ایرانی میخواهد فرزندش در راه حضرت رقیه قدم بردارد . یعنی در سن سه سالگی شربت شهادت بنوشد !
اینکه گفته اند جهالت از صد لشکر تا دندان مسلح خطرناک تر است راست گفته اند
May be an illustration
See insights and ads
All reactions:
Susan Azadi, Bahman Azadi and 105 others