ابراهیم گلستان:
شاملو حتی زبان فارسی هم بلد نبود !!
چه بگویم ؟ من کتاب دن آرام میخاییل شولوخوف به ترجمه احمد شاملو را خوانده ام . دو بار هم خوانده ام . از چنین ترجمه ظریف شاعرانه ای هم لذت برده و هم شگفت زده شده و از خود پرسیده ام شاملو اینهمه واژه های ناب رااز کجا یافته است ؟
آنوقت یکی در قصر ۸۳ اتاقه اش در انگلستان می نشیند و حقارت و بیمایگی و حسادت و فرومایگی خود را چنین عریان به نمایش میگذارد
شاملو اگر به زعم آدمیانی چون گلستان در عرصه شعر و ادب معاصر ایران جایگاهی نداشته باشد اهتمام و تلاش و تقلای دهها ساله او برای تدوین کتاب کوچه نام او را بر تارک فرهنگ ایران می نشاند و بنای سترگی که او پی افکنده است با هیچ باد و باران و گلستانی گزند نمی پذیرد
آنوقت یکی در قصر ۸۳ اتاقه اش در انگلستان می نشیند و حقارت و بیمایگی و حسادت و فرومایگی خود را چنین عریان به نمایش میگذارد
شاملو اگر به زعم آدمیانی چون گلستان در عرصه شعر و ادب معاصر ایران جایگاهی نداشته باشد اهتمام و تلاش و تقلای دهها ساله او برای تدوین کتاب کوچه نام او را بر تارک فرهنگ ایران می نشاند و بنای سترگی که او پی افکنده است با هیچ باد و باران و گلستانی گزند نمی پذیرد
پای هر درخت یک تبر گذاشتیم
هر چه بیشتر شدند بیشتر گذاشتیم
تا نیفتد از قلم هیچیک در این میان
روی ساقه هایشان ضربدر گذاشتیم ...
کارمان تمام شد ، باغ قتل عام شد
صاحبان باغ را پشت در گذاشتیم
هر چه بیشتر شدند بیشتر گذاشتیم
تا نیفتد از قلم هیچیک در این میان
روی ساقه هایشان ضربدر گذاشتیم ...
کارمان تمام شد ، باغ قتل عام شد
صاحبان باغ را پشت در گذاشتیم
بقول آن فرزانه کویری : هیچکس اینچنین به ریدمان خود بر نخاسته است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر