ما به یکی گفتیم : چرا میگویند شاهزاده؟ ما چون روستا زاده ایم باید بما بگویند آقای روستا زاده ؟
گفت : کدام شاهزاده؟ اعلیحضرت رضا شاه دوم پهلوی سوم را میگویی؟
آقا! ما اگرچه طنز می نویسیم و گهگاه شما را میخندانیم اما بینی و بین الله آدم بد اخلاقی هستیم . اهل تعارف های کاسبکارانه و پاچه ورمالی های موسمی هم نیستیم ، زن مان اسم مان را گذاشته است اصغر ترقه! حق هم دارد . همه رفیق رفقای مان ما را به بد اخلاقی و رک گویی می شناسند ؛ اصلا حوصله آدم های پاچه ورمال را نداریم .
این را گفتیم تا شما ما را بهتر بشناسید و گول قربان صدقه رفتن های گاه و بیگاه ما را نخورید.
وقتی روز تولدمان میشود رفقای مان میآیند دیدن ما ، اما بجای اینکه برای مان هدیه ای چیزی بیاورند هدیه ای برای خانم جان مان میآورند ! ما می پرسیم : آقا جان ! خانم جان ! انگار یادتان رفته روز تولد ماست ؛ چرا برای ایشان هدیه آورده اید ؟
میگویند برای اینکه میخواهیم به ایشان جایزه صبر و برد باری بدهیم که توانسته است چهل و پنج سال یک آدم نق نقوی نازک نارنجی من مره قوربانی مثل حضرتعالی را تحمل کند !
یکی شان هم پیشنهاد کرده بود یک مجسمه ای از ما بسازند در شهر سیاتل کنار مجسمه مرحوم مغفور آقای لنین نصب کنند بعنوان یکی دیگر از دیکتاتورهای عالم !
می بینید ما چه رفیقانی داریم ؟ بگذریم .
چند وقت پیش ما یک مطلب طنزی نوشته بودیم که اگر فردا پس فردا دری به تخته ای بخورد و این اعلیزحمت یکدست گورش را گم بکند لابد باید هزاران مجسمه از رضا شاه و شهبانو و شازده و آن اعلیحضرت رحمتی بسازیم و سر هر چهار راهی یک مجسمه بگذاریم
یکی از این سلطنت طلبان دو آتشه نازنین به تریج قبای شان برخورده است و مختصری ما را مشتمالی داده اند .
ایشان می نویسند :
« بد انديشى ، قضاوت كردن و تيكه انداختن هاتون به خاندان پهلوى به نظر ميرسه خيلى باب ميل رفقاى ملى منقلى ، توده اى ، مصدقى و غيره شماست كه چپ و راست شما رو به ذوق مياورند و تشويق ميكنند آقاى گيله مرد ! چه خوب شد كه حداقل امكانات دوران شاهنشاهى اين موقعيت و شانس رو بشما داد كه به دانشگاه برويد و از فرصت ها استفاده كنيد و در انقلاب شكوهمندتون يار و ياور رفقا باشيد .»
در پاسخ به فرمایشات نازنین خانم نازنین نوشتیم که :
«نازنین خانم نازنین
میشود بفرمایید ما کجا و کی به خاندان« جلیل» پهلوی تیکه انداختیم؟
شما مگر وکیل مدافع خاندان پهلوی هستید؟ ما خودمان سالهای سال با اعلیحضرت رحمتی رفیق بودیم و با هم پالوده میل میفرمودیم ،حالا شما میگویید ما به آن خدابیامرز و خاندان جلیلش تیکه می اندازیم ؟ بشما چه ربطی دارد ؟ ما میخواهیم با شاه مان و شاهزاده مان شوخی کنیم و سر به سرشان بگذاریم . شما مگر کدخدا رستم هستید ؟ بقول دوستان آذربایجانی سنه نه؟ دوست ندارید شوخی های مان را بشنوید تشریف تان را ببرید
ما هم چپ هستیم ،هم ملی مذهبی هستیم .هم مصدقی هستیم ، هم سلطنت طلب هستیم ، هم توده ای هستیم ، هم از حکومت عزیز اسلامی حقوق میگیریم ! خب ، بشما چه ؟
از همه اینها گذشته اگر ما به دانشگاه رفته و درس خوانده ایم شهریه اش را از پول نفت و از پول مالیات پدران و مادران مان داده اند نه از جیب مبارک آن اعلیحضرت رحمتی !
لطفا آش خودتان را بخورید و گاو گند چاله دهان نشوید و تشریف مبارک را ببرید »
می بینید آقا ؟ آنوقت میگویند این آقای گیله مرد بد اخلاق است! مگر اینها میگذارند ما خوش اخلاق باشیم !؟