هادی خرسندی شاعر و طنز پرداز ایرانی از سال ۱۳۵۸ مدت سی سال نشریه طنز « اصغر آقا »را در لندن چاپ میکرد و به اقصای عالم میفرستاد .
اصغر آقا بطور قاچاق سرکی به ایران هم میکشید و به دست اهلش می رسید کما اینکه یکی از کسانی که نشریه اصغر آقا بدستش افتاده بود آیت الله سید ابوالفضل موسوی زنجانی بود .
آیت الله زنجانی در دوران ملی شدن صنعت نفت از پشتیبانان این نهضت بود و پس از کودتای۲۸ مرداد هم پیوند خود با جبهه ملی و ملی گرایان را حفظ کرده بود .
او از روحانیونی بود که از همان آغاز مخالفتش را با دارودسته روح الله خمینی ابراز کرده بود .
از میان دستنوشته هایی که از آن مرحوم بجا مانده شعر طنزی است تحت نام « توانا بود هر که ملا بود »که هم اکنون با خط ایشان در کتابخانه مرحوم سید علیمحمد وزیری یزدی بجا مانده و این گمان را دامن زده که شعر از اوست .
هادی خرسندی در یاد داشتی که در ایندپندنت فارسی نوشته میگوید :
با همه احترامی که برای اندیشه ملی گرایی آیت الله زنجانی قائلم ، گواهی میدهم که هیچ آیت اللهی، هیچ امامی و حتی هیچ پیغمبری به این شیرینی و روانی و ایجاز نمی تواند آخوند را به شعر طنز در بیاورد .
این سروده از من است و این رسم من بوده که اصغر آقای خودم را مخاطب قرار دهم و حرف هایم را با او بزنم .حالا هم اجازه ملا خور شدن سروده ام را نمی دهم هرقدر که طرف خوش ذوق و خوش سلیقه و خوش خط باشد .این آیت الله بختش یار بوده که در زنده بودنش این دستخط لونرفته و گرنه با اوبشدت برخورد میشد و هیچ دادگاهی قبول نمی کرد سروده از او نیست و فی المجلس خلع لباسش میکردند وعبا عمامه اش را تحویل محسن رضایی میر قائد میدادند و خامنه ای ورفسنجانی دل شان خنک میشد.
——————
توانا بود هر که ملا بود
« هادی خرسندی»
بیا اصغر آقا نصیحت شنو
دوروزی به راه بزرگان برو
بنه بر سر خویش چلوار نو
تو هم جزو ارباب عمامه شو
که عمامه امروز آقا بود
توانا بود هر که ملا بود
ز ملا شدن می شوی معتبر
شوی صاحب زور و ارباب زر
خرت میرود بهتر از هر چه خر
خودت میروی از خرت تند تر
همه چیز بهرت مهیا بود
توانا بود هر که ملا بود
ز عمامه گردی مسلط به کار
به تو ملتی می کند افتخار
شوی ظرف یک شب سیاستمدار
شوی ظرف یک روز قانون گزار
به مجلس مقام تو والا بود
توانا بود هر که ملا بود
چو ملا شوی فتنه بر پا کنی
خودت را به هر معرکه جا کنی
همه عقده ها را تو ارضا کنی
بسی حکم قتلی که امضا کنی
همه کار تو مهر و امضا بود
توانا بود هر که ملا بود
تو آنی که طی مدارج کنی
عبا را پر از وجه رایج کنی
کنی ارز و تبدیل وخارج کنی
توکل به باب الحوائج کنی
که این بهترین کار دنیا بود
توانا بود هر که ملا بود
گر آخوند خوبی شوی از قضا
نمازی بخوانی علی الاقتضا
خوری توی بشقاب اشرف غذا
شوی ساکن کاخ عبدالرضا
عصایت عصای هویدا بود
توانا بود هر که ملا بود
بیا اصغر آقا بشو روضه خوان
بشو یار و دمساز مستضعفان
بخور خون شان استکان استکان
بزن تکیه بر کرسی پارلمان
که این کار لازم به شورا بود
توانا بود هر که ملا بود