ترور های سیاسی در ایران
(بخش دوم )
(بخش دوم )
*ترور سیاسی در تاریخ ایران از عصر ناصر الدین شاه تا کنون بارها معنا و مفهوم خود را تغییر داده است
در دوران دراز سلطنت ناصر الدین شاه همراه با تحولات بسیاری که زمینه ساز انقلاب مشروطه شد ؛ انجمن های مخفی سیاسی پدید آمدند و در پایان این دوره پنجاه ساله استبداد آسیایی بود که از تپانچه میرزا رضا کرمانی ؛ تیری به سینه شاه قدر قدرت ایران شلیک شد که کشور را یکپارچه تکان داد .
با این ترور فصلی نو در تاریخ ایران آغاز شد . درباریان میدانستند که این پادشاه را کسی کشته است که نه انگیزه فردی داشته و نه نسب از اشراف میبرد .
ناصر الدین شاه به تیر میرزا رضا در گذشت . پسرش مظفر الدین شاه ؛ میرزا رضای شاه کش را بر دار کرد
مظفر الدین شاه در روز های آخر عمر خود در برابر موج توفنده انقلاب مردم بناچار فرمان مشروطه و تشکیل مجلس اول راامضاء کرد اما محمد علی میرزا - جانشین او - از همان آغاز نشان داد که جز استبداد راهی نمیشناسد و هدفی جز سرکوب و نابودی مشروطه خواهان ندارد .
اقدامات محمد علی میرزا - از حادثه آفرینی های گوناگون تا به توپ بستن مجلس به یاری قزاقان روس - جز قوی تر کردن عزم مردم ایران نتیجه ای در بر نداشت .
مبارزه مردم انقلابی در زمان استبداد صغیر ؛ بر آگاهی سیاسی آنان افزود و سازمانهای گوناگون سیاسی بویژه در تبریز و سپس در شهر های دیگر ایران از جمله تهران شکل گرفتند .
جنبش مردم تبریز سرانجام مردم تهران ؛ گیلان و دیگر نقاط ایران را نیز بحرکت در آورد و مبارزه مسلحانه مردم سر انجام انقلاب را برای بار دوم به پیروزی رسانید .
.در همین دوران است که مرکز غیبی - انجمن انقلابی اولین هسته های حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی ؛ کربلایی علی موسیو ؛ کریم دواتگر و چند نفر دیگر بوجود میآید .
همین سازمانها بودند که انجمن تبریز را در دوره مقاومت مسلحانه علیه سپاهیان محمد علیشاه رهبری کردند و در همین دوره است که ترور سیاسی با کاربردی گسترده و در اشکال گوناگون بکار برده میشود .
مهمترین و کارآ ترین ترور سیاسی این دوره قتل اتابک امین السلطان صدر اعظم مستبد محمد علی میرزاست . او اولین نخست وزیری است که در تاریخ معاصر ایران ترور میشود . سرنوشتی که پس از آن رزم آرا ء ؛ هژیر و حسنعلی منصور به آن دچار آمدند .
قاتل اتابک - عباس آقا صراف - پس از کشتن صدر اعظم گلوله ای نیز به مغز خود شلیک میکند و در همانجا در میگذرد . در جیب عباس آقا کارتی پیدا میشود که روی آن نوشته بود : عباس آقا صراف آذربایجانی - عضو انجمن - نمره 41 - فدایی ملت
قتل اتابک یکی از دشمنان بزرگ مشروطه را از میان بر داشت . انجمن شهرت بسیاری یافت و بعنوان یک سازمان مخفی سیاسی توجه بسیاری را بخود جلب کرد . اما هر چند از عمر آن هنوز چندان نگذشته بود ؛ یکی از اعضای خود در تبریز بنام یوسف خز دوز را به اتهام تخلف از ضوابط تشکیلاتی و اخلاقی ترور کرد .
این ترور را باید نخستین ترور درون گروهی دانست که در بطن یک سازمان سیاسی صورت گرفته و این همان سنت نا پسندی است که گاه در تاریخ ایران ابعاد هولناکی داشته است .
اندکی بعد همین انجمن طرح ترور محمد علیشاه را به اجرا گذاشت .اما شاه از این ترور جان سالم بدر برد و آسیبی به او نرسید .
در چهارم صفر 1326قمری ؛ زمانی که قوام الملک شیرازی مالک بزرگ و قدرتمند فارس در باغ دیوانخانه قدم میزد ؛ جوانی به او نزدیک میشود چهار تیر به او میزند و او را به قتل میرساند . این جوان خود نیز با شلیک گلوله ای به زندگی خود خاتمه میدهد .
در تبریز حیدر عمو اوغلی طرح ترور شجاع نظام مرندی یکی از مستبدین را به اجرا میگذارد و با فرستادن بمبی به خانه اش ؛ او و پسرش را بقتل میرساند .
روز جمعه نهم دیماه برابر با 16 ذیحجه ؛ شیخ فضل الله نوری هدف سوء قصد کریم دواتگر از اعضای انجمن قرار میگیرد اما آسیب چندانی به این شیخ مشروعه خواه وارد نمیشود .
سرانجام محمد علیشاه شکست میخورد و به سفارت روس پناهنده میشود و رهبران مشروطه - از جمله بهبهانی و طباطبایی با تکریم بسیار به تهران باز میگردند . مجلس دوم گشوده میشود . احزاب سیاسی شکل میگیرند و بین سران انقلاب بر سر راههای اداره کشوربوجود میآید .
سید عبدالله بهبهانی به حمایت از حزب اعتدالیون ؛ و تقی زاده به حمایت از حزب دموکرات در برابر هم صف آرایی میکنند
حزب اجتماعیون عامیون به رهبری عمو اوغلی با تقی زاده و حزب او متحد میشود . جدال بالا میگیرد . اعتدالیون در روزنامه خود بنام استقلال ؛ و دموکرات ها در ارگان خود بنام ایران نو علیه یکدیگر به مبارزه بر می خیزند ......
در دوران دراز سلطنت ناصر الدین شاه همراه با تحولات بسیاری که زمینه ساز انقلاب مشروطه شد ؛ انجمن های مخفی سیاسی پدید آمدند و در پایان این دوره پنجاه ساله استبداد آسیایی بود که از تپانچه میرزا رضا کرمانی ؛ تیری به سینه شاه قدر قدرت ایران شلیک شد که کشور را یکپارچه تکان داد .
با این ترور فصلی نو در تاریخ ایران آغاز شد . درباریان میدانستند که این پادشاه را کسی کشته است که نه انگیزه فردی داشته و نه نسب از اشراف میبرد .
ناصر الدین شاه به تیر میرزا رضا در گذشت . پسرش مظفر الدین شاه ؛ میرزا رضای شاه کش را بر دار کرد
مظفر الدین شاه در روز های آخر عمر خود در برابر موج توفنده انقلاب مردم بناچار فرمان مشروطه و تشکیل مجلس اول راامضاء کرد اما محمد علی میرزا - جانشین او - از همان آغاز نشان داد که جز استبداد راهی نمیشناسد و هدفی جز سرکوب و نابودی مشروطه خواهان ندارد .
اقدامات محمد علی میرزا - از حادثه آفرینی های گوناگون تا به توپ بستن مجلس به یاری قزاقان روس - جز قوی تر کردن عزم مردم ایران نتیجه ای در بر نداشت .
مبارزه مردم انقلابی در زمان استبداد صغیر ؛ بر آگاهی سیاسی آنان افزود و سازمانهای گوناگون سیاسی بویژه در تبریز و سپس در شهر های دیگر ایران از جمله تهران شکل گرفتند .
جنبش مردم تبریز سرانجام مردم تهران ؛ گیلان و دیگر نقاط ایران را نیز بحرکت در آورد و مبارزه مسلحانه مردم سر انجام انقلاب را برای بار دوم به پیروزی رسانید .
.در همین دوران است که مرکز غیبی - انجمن انقلابی اولین هسته های حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی ؛ کربلایی علی موسیو ؛ کریم دواتگر و چند نفر دیگر بوجود میآید .
همین سازمانها بودند که انجمن تبریز را در دوره مقاومت مسلحانه علیه سپاهیان محمد علیشاه رهبری کردند و در همین دوره است که ترور سیاسی با کاربردی گسترده و در اشکال گوناگون بکار برده میشود .
مهمترین و کارآ ترین ترور سیاسی این دوره قتل اتابک امین السلطان صدر اعظم مستبد محمد علی میرزاست . او اولین نخست وزیری است که در تاریخ معاصر ایران ترور میشود . سرنوشتی که پس از آن رزم آرا ء ؛ هژیر و حسنعلی منصور به آن دچار آمدند .
قاتل اتابک - عباس آقا صراف - پس از کشتن صدر اعظم گلوله ای نیز به مغز خود شلیک میکند و در همانجا در میگذرد . در جیب عباس آقا کارتی پیدا میشود که روی آن نوشته بود : عباس آقا صراف آذربایجانی - عضو انجمن - نمره 41 - فدایی ملت
قتل اتابک یکی از دشمنان بزرگ مشروطه را از میان بر داشت . انجمن شهرت بسیاری یافت و بعنوان یک سازمان مخفی سیاسی توجه بسیاری را بخود جلب کرد . اما هر چند از عمر آن هنوز چندان نگذشته بود ؛ یکی از اعضای خود در تبریز بنام یوسف خز دوز را به اتهام تخلف از ضوابط تشکیلاتی و اخلاقی ترور کرد .
این ترور را باید نخستین ترور درون گروهی دانست که در بطن یک سازمان سیاسی صورت گرفته و این همان سنت نا پسندی است که گاه در تاریخ ایران ابعاد هولناکی داشته است .
اندکی بعد همین انجمن طرح ترور محمد علیشاه را به اجرا گذاشت .اما شاه از این ترور جان سالم بدر برد و آسیبی به او نرسید .
در چهارم صفر 1326قمری ؛ زمانی که قوام الملک شیرازی مالک بزرگ و قدرتمند فارس در باغ دیوانخانه قدم میزد ؛ جوانی به او نزدیک میشود چهار تیر به او میزند و او را به قتل میرساند . این جوان خود نیز با شلیک گلوله ای به زندگی خود خاتمه میدهد .
در تبریز حیدر عمو اوغلی طرح ترور شجاع نظام مرندی یکی از مستبدین را به اجرا میگذارد و با فرستادن بمبی به خانه اش ؛ او و پسرش را بقتل میرساند .
روز جمعه نهم دیماه برابر با 16 ذیحجه ؛ شیخ فضل الله نوری هدف سوء قصد کریم دواتگر از اعضای انجمن قرار میگیرد اما آسیب چندانی به این شیخ مشروعه خواه وارد نمیشود .
سرانجام محمد علیشاه شکست میخورد و به سفارت روس پناهنده میشود و رهبران مشروطه - از جمله بهبهانی و طباطبایی با تکریم بسیار به تهران باز میگردند . مجلس دوم گشوده میشود . احزاب سیاسی شکل میگیرند و بین سران انقلاب بر سر راههای اداره کشوربوجود میآید .
سید عبدالله بهبهانی به حمایت از حزب اعتدالیون ؛ و تقی زاده به حمایت از حزب دموکرات در برابر هم صف آرایی میکنند
حزب اجتماعیون عامیون به رهبری عمو اوغلی با تقی زاده و حزب او متحد میشود . جدال بالا میگیرد . اعتدالیون در روزنامه خود بنام استقلال ؛ و دموکرات ها در ارگان خود بنام ایران نو علیه یکدیگر به مبارزه بر می خیزند ......
" ادامه دارد "