دنبال کننده ها

۱۵ تیر ۱۳۹۰

صفحه اصلی | اجتماعی | جعفر بلشویک؛ روشنفکر اخته!

جعفر بلشویک؛ روشنفکر اخته!

توسط
اندازه حروف Decrease font Enlarge font

* آقای جعفر بلشویک تازگی ها واله و شیدای رضا شاه شده است . پیش از اینها مصدقی بود . اما حالا میگوید مصدق خائن بوده است !

آقای جعفر بلشویک چند گاهی است جل و پلاس اش را توی شهر ما پهن کرده است. یک پایش پاریس است پای دیگرش کالیفرنیا . در امریکا دست به سیاه و سفید نزده است اما حقوق بازنشستگی میگیرد. خانه مجانی هم بهش داده اند. بیمه دولتی هم دارد . اما پایش که می افتد هر چه فحش چارواداری در انبان ابو هریره اش دارد نثار امریکا و امریکاییان میکند . از آقای اوباما بدش میآید. اما حقوق باز نشستگی اش را میگیرد و خم هم به ابرو نمی آورد .
آقای جعفر بلشویک در ایران هم حقوق بازنشستگی دارد. هر پنج - شش ماه ؛ یکبار میرود ایران و دمی می جنباند و دوستان اهل بخیه را می بیند و آب و هوایی تازه میکند و همان یکشاهی صنارش را (بقول خودش) میگیرد و میرود فرانسه . بگمانم در فرانسه هم از مزایای بازنشستگی و پیری و از کار افتادگی بر خور دار است .
چند سال پیش؛ که تازه داشت پیاز آن سید خندان چاچول باز کونه می بست ؛ آقای جعفر بلشویک آمده بود شهر ما و چنان بساط به به و چهچه ای راه انداخته بود که ما خیال میکردیم لابد یک گاندی در ایران پیدا شده است . پیش تر از آن سنگ آقای سارق العلما را به سینه میزد . آن روز ها هم که تازه انقلاب شده بود و آن امام تشنه خون جمارانی سر گرم دست افشانی بود و داشت کوره های آدمسوزی اش را آماده میکرد ؛ بهمراه دو سه تا کور و کچل دیگر رفته بود به دست بوس امام ؛ اما از آنجا که امام ؛ پیزری لای پالان شان نگذاشته بود حالا به امام سابقش ناسزا میگوید و در عوض سنگ رضا شاه را به سینه میزند .
آقای جعفر بلشویک هم با گرگ دنبه می خورد و هم با چوپان ضجه میزند و اگر ببیند پلوی معاویه چرب تر است از نشستن پای سفره معاویه هم ابا نمی کند .
آقای جعفر بلشویک دشمن خونی توده ای هاست .
دشمن خونی مجاهدین است
دشمن خونی مصدقی هاست
دشمن خونی فدایی ها و پیکاری ها و راه کارگری هاست
دشمن خونی رضا پهلوی است
دشمن خونی موسوی و کروبی است
اصلا دشمن خونی هر آدمیزادی است که سرش به تنش بیارزد .
آقای جعفر بلشویک پیش از انقلاب در سازمان برنامه کار میکرد و برای رسیدن به دروازه های تمدن بزرگ طرح و برنامه میداد . عرق اش را میخورد و بساط دود و دمش هم روبراه بود و زیر آسمان خدا راه میرفت و گهگاه مقاله ای ؛ کتابکی ؛ جزوه ای ؛ چیزکی را از این و آن کش میرفت و ترجمه اش میکرد و نان و تره ای اضافی برای عهد و عیالش فراهم میکرد . کاری هم به کار دولت و رژیم و شاه شاهان و خاندان جلیل سلطنت ! نداشت و ماست اش را میخورد و سرنایش را میزد . اما همینکه سر و کله آن مردک هیچ باور ایران سوز در پاریس پیدا شد ؛ جعفر آقای ما پاشنه گیوه اش را ور کشید و چنان انقلابی دو آتشه ای شد که آن سرش نا پیدا . شب ها روی پشت بام چنان نعره الله اکبری میکشید که همسایه ها به طعنه میگفتند جعفر بلشویک هم مسلمان شده است !!
جعفر بلشویک زمانی پایش را توی یک کفش کرده بود که فقط و فقط اعلیحضرت رضا شاه دوم می تواند ایران را از چنگال ملا ها نجات بدهد . این بود که چپ و راست در کنفرانس ها و سمینار های سلطنت طلیان دو آتشه شرکت میکرد و اگر به اسب رضاه شاه دوم میگفتی یابو دل و روده ات را بیرون میریخت . بعد ها نمیدانم چه اتفاقی افتاد که از شاه اللهی ها برید و یک عالمه فحش و فضیحت نثارشان کرد و شد دشمن خونی اعلیحضرت رضاه شاه دوم ! .( بگمانم جیره مواجب اش را نداده بودند )
وقتی جنبش سبز در ایران راه افتاد یکی دو ماهی پای علم و بیرق آنها سینه زد و بعد چون فهمید که از این امامزاده معجزه ای بر نمی آید عطای شان را به لقای شان بخشید و شد سینه چاک و واله و شیدای رضا شاه ( یا بقول خودش رضا شاه کبیر )
پریشب ها جای تان خالی جایی مهمان بودیم .جعفر آقای ما هم آمده بود . ما توی حیاط نشسته بودیم و داشتیم برای خودمان نرمک نرمک شراب میخوردیم . یکوقت دیدیم در یک گوشه دیگر حیاط قشقرقی بپا شده است .دیدیم جعفر آقای ما یقه یک بنده خدایی را گرفته است و نعره میکشد که چرا به اسب اعلیحضرت رضاشاه کبیر گفته است یابو! خدا را صد هزار مرتبه شکر که دوستان پا در میانی کردند و جعفر آقا را از خر شیطان پایین آوردند و گرنه کار به چماق کشی و یقه درانی و آژان کشی هم می کشید.
آقای جعفر بلشویک میگوید که برای آزادی و دموکراسی در ایران مبارزه !! میکند . اما نمیدانم چرا تاب تحمل یک کلام حرف مخالف را ندارد . ترسم این است که اگر زبانم لال خدای نا کرده فردا دری به تخته ای خورد و در ایران اتفاقی افتاد و آقای جعفر بلشویک به پست و مقام و منصبی رسید ما چه خاکی باید به سرمان کنیم ؟ کسی که جواب یک حرف مخالف را با ناسزا و یقه درانی میدهد از کجا معلوم فردا پس فردا اگر جای خمینی و خامنه ای بنشیند همه ما را دم کوره خورشید کباب نکند ؟؟
سهراب سپهری میگوید: ایران مادران خوب و روشنفکران بد دارد . باید این نکته را به گفته سهراب اضافه کنم که :
ایران مادران بسیار بسیار خوب و روشنفکران اخته مالیخولیایی دارد .
ارسال به Post on Facebook Twitter Balatarin

Subscribe to comments feedن