محمد غزالی از فیلسوفان عصر سلجوقی در نامه هایی که به سلطان سنجر نوشته تصویری دلخراش از وضعیت معیشتی ایرانیان آن عصر بدست میدهد که جور و ستم غارتگرانه ترکمانان سلجوقی را بخوبی بیان میکند .
او در نامه ای به سلطان سنجر چنین نوشته است :
غزالی در نامه دیگری به سلطان سنجر می نویسد :
" ...روستاییان را چیزی نمانده مگر پوستینی و مشتی عیال گرسنه و برهنه . اگر رضا دهد که از پشت ایشان پوستین باز کنند تا زمستان برهنه و با فرزندان در تنوری روند رضا ندهد که پوست شان بر کنند .اگر از ایشان چیزی خواهند همگان بگریزند و در میان کوهها هلاک شوند . این پوست باز کردن باشد ..."
گویی سرنوشت میهن ما با خون و شقاوت و نامردمی و تباهی سرشته است و انگار تا بوده چنین بوده است . پس بی جهت نیست که سعدی میگوید : بنیاد ظلم در جهان اندک بود هرکس آمد بر آن مزید کرد تا بدین غایت رسید
 Cartoon by : Tjeerd Royaards