پاسداران زبان فارسی
اما یک نکته ی بدیع و دقیق فراموش مان نشود:"بزرگان شعر ما، ازرودکی تا نیما و شاملو و اخوان و فروغ و سیمین و مختاری و دیگران، به ساده گی و از روی هوس به این توفیق دست نیافتند.." به سرگذشت و سرنوشت هر کدام شان که بپردازیم به این حقیقت خواهیم رسید که:" چه خون دل ها خوردند، چه تازیانه هایی برجسم و روح شان فرود آمد، چه گرسنه گی ها کشیدند، تا توانستند کاری کنند که پیکر در خون غلتیده ی جغرافیای ایران، با نام خودش و مردم ایران با نام ایرانی، از آن همه شور بختی تاریخی، جان سالم به در برند و امروز و فردا و تا همیشه، ایرانی باقی بمانند. برای این که به اطناب نگرایم، سخن کوتاهم را با مثالی واقعی روشن می کنم. یکی از دوستان من روان پزشکی است که در ردیف پزشک های برون مرز، کار می کند و هم اکنون در مصر - و گاهی سوییس - به سر می برد. او شاعر است و با استادان فارسی
خوانده ی مصری هم رفاقت دارد. به من می گفت که روزی یکی از این استادان که در کار ترجمه ی شعر معاصر فارسی به زبان عربی با او همکاری دارد، از من سووالی کرد. او پرسید:" شما یک راز را برای من فاش کنید. آن راز این است که شما ایرانی بودید و مسلمان شدید، ما هم مصری بودیم و مسلمان شدیم، اما چرا ما مصری ها که عرب نبودیم، عرب شدیم و امروزه هم در ردیف کشورهای عربی هستیم، اما شما مسلمان شدید ولی هم چنان ایرانی ماندید و زبان تان فارسی ماند؟" دوست من به او جواب داده بود که:" این راز را رودکی ، فردوسی، سنایی، ، عطار، نظامی، مولانا، سعدی، حافظ، نیما، شاملو، اخوان، فروغ، دولت آبادی، گلشیری، سیمین بهبهانی و شاگردان این ها می توانند برای شما فاش کنند."
بیش از این جایز نیست شما مردم هوشیار را به این مساله ی حل شده و موضوع روشن مشغول دارم. تنها این نکته می ماند که شاعران و نویسنده گان بدانند و در خلوت خود به خود بقبولانند که:" ایران، اگر توانسته از گردنه ها و گردبادهای مهیب تاریخی سالم عبور کند و امروز و فردا و پس فردا هم ایرانی بماند، به خاطر این بوده که برای حفظ و ارتقای زبانی که ابتذال بر نمی تابد و همواره در همه ی پیچ و خم های تاریخی، با مردم و در جان مردم، حرکت کرده و روح ملی ما را از زخم زارها عبور داده، رنج ها کشیده و هرگز اجازه نخواهد داد که بازیچه ی هوس بازی ها و گاه خیانت های هوس بازان شود و به ابتذال تن بسپارد. شاملو سمبل چنین افتخاری بود و به همین سبب در دل و جان مردم ماند و هرکس بخواهد به چنین افتخاری برسد، باید حقیقتی را که بازگفتم - و بسیار گفته اند - آویزه ی گوش خود کند. والسلام
برگرفته از کتاب بامداد همیشه - یادنامه ی احمد شاملو- به کوشش آیدا سرکیسیان