دنبال کننده ها

۲۶ مهر ۱۴۰۳

از این ایام ناهموار چونی ؟

خوشی آخر بگو ای یار چونی
از این ایام ناهموار چونی
به روز و شب مرا اندیشه توست
کز این روز و شب خونخوار چونی
از این آتش که در عالم فتاده‌ست
ز دود لشکر تاتار چونی
در این دریا و تاریکی و صد موج
تو اندر کشتی پربار چونی
منم بیمار و تو ما را طبیبی
بپرس آخر که ای بیمار چونی
منت پرسم اگر تو می‌نپرسی
که ای شیرین شیرینکار چونی
وجودی بین که بی‌چون و چگونه‌ست
دلا دیگر مگو بسیار چونی
بگو در گوش شمس الدین تبریز
که ای خورشید خوب اسرار چونی
«مولانا»
—————
مرا پرسی که چونی ؟ چونم ای دوست؟
جــــگر پر درد و دل پرخـونم ای دوست
حدیث عاشقی بر من رهـــــــــــــــا کن
تو لیلی شو که من مجنونم ای دوست
به فریادم ز تو هـــــــــــر روز ، فریاد
از این فریاد روزافرونم ای دوست
شنیدم عاشقان را مــــــــــــی نوازی
مگر من زان میان بیرونم ای دوست؟
نگفتی گــــــــر بیفتی گیرمت دست؟
از این افتاده تر کاکنونم ای دوست؟
غزلهای نظامـــــــــــــــی بر تو خوانم
نگیرد در تو هیچ افسونم ای دوست
«نظامی»
May be an illustration of 1 person
See insights and ads
All reactions:
Foroz Nader, Ali Bozorgmehr and 7 others

پیام خدا

پیام حضرت باریتعالی خطاب به خلق الله
I genuinely don't remember Making you all this stupid
حقیقتا بیاد ندارم شما را اینگونه احمق آفریده ام
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Farrokh RiazSadri and 36 others

امیر کبیر را برق گرفت

رضا قلیخان هدایت در کتاب« روضه الصفا » در باره قتل امیر کبیر چنین نوشته است :
«میرزا تقی خان در فین کاشان - که به نزاهت معروف است - ماهی دو ، موقوف همی زیست و بواسطه تسلط نقم و تغلب ندم (یعنی شدت اندوه و‌افسوس) در شب هیجدهم ربیع الاول جهان فانی را بدرود کرد »
(روضه الصفا - جلد دهم - ص500)
اعتماد السلطنه وزیر انطباعات ناصر الدینشاهی نیز در کتاب منتظم ناصری در باره قتل امیر کبیر چنین نوشت :
« میرزا تقی خان که سابقا امیر نظام و شخص اول دولت بود در قریه فین کاشان وفات یافت »
و جالب اینجاست که رگ های امیر کبیر بدست پدر همین اعتماد السلطنه - یعنی حاجی علیخان حاجب الدوله - در حمام فین کاشان بریده شده است .
در کتاب ناسخ التواریخ هم که سرشار از مهملات و یاوه ها ‌‌و دروغ های شاخدار است جناب لسان الملک سپهر قتل امیر کبیر را چنین گزارش داده است :
« پس از مدت یک اربعین که میرزا تقی خان در قریه فین روزگار گذاشت ، از اقتحام حزن و ملال ، مزاجش از اعتدال بگشت ، سقیم و علیل افتاد ، و از فرود انگشتان تا فراز شکم ، رهین ورم گشت ؛ وشب دوشنبه هیجدهم ربیع الاول در گذشت »
( ناسخ التواریخ - لسان الملک سپهر - ص605)
(پی نوشت : آن زمان گویا هنوز برق اختراع نشده بود و گرنه می نوشتند امیر کبیر را برق گرفت ! )
در باره تاریخنگاری و تاریخسازی لسان الملک سپهر ،مرحوم مجد الاسلام کرمانی شعری دارد بدین مضمون :
به تاریخ جهان میرزا تقی رید
از آنکه خواست تاریخی نویسد
لسان الملک از آن دادش لقب شاه
که تا خود ریده خود را بلیسد
May be an image of text
See insights and ads
All reactions:
Nasser Darabi, Karim Akhavan and 13 others

ها بعله

آقا ! پاییز که میشود آدم با دیدن این دار و‌درخت های رنگ وارنگ و این برگ ریزان و این طبیعتی که به هزار رنگ و‌ شکل جلوه گری میکند یا فیلسوف میشود یا پیغمبر !
ما هم این روزها بدجوری شور نبوت بر ما میدمد!
گفتیم چطور است تا دیر نشده برویم مثل قلندران ایام ماضی کشکولی و من تشایی برداریم و ردایی و عبایی و قبایی و دلق مرقعی بپوشیم بفکر مداخل مان باشیم بلکه در این پیرانه سری بتوانیم یک عالمه پا منبری خوان قبا سه چاکی و چهار تا دعا نویس ‌ و رمال و جزوه کش و عشر خوان برای خودمان دست ‌‌و پا کنیم که از قدیم گفته اند : یک مرید خر به از صد بدره زر !
اصلا آقا مگر ما چه چیزمان از حزقیال نبی و جرجیس و یونس و یوشع و اشعیا و دانیال نبی و همین ممد آقای خودمان کمتر است ؟تازه این انبیا سوات موات هم نداشتند در حالیکه ما لولهنگ مان کلی آب برمیدارد و هفت هشت تا زبان زنده و مرده دنیا را بلدیم و با هر قوم و قبیله ای می توانیم بدون دیلماج و دیوان بیگی و واقعه نویس و کاتب وحی و ایشیک آقاسی باشی و قوللر آقاسی باشی و قورچی باشی و غلامان خاصه شریفه و تفنگچی باشی و سواره نظام چرکسی مباحثه و معانقه کنیم .
حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش
اینقدر هست که گه گه قدحی می نوشم
به رفیق شیرازی مان میگوییم اگر ما فردا اعلام رسالت و نبوت کردیم با چه زبانی باید با جناب آقای باریتعالی مباحثه و مذاکره و معانقه و معامله و مصافحه کنیم؟ انگاری حضرت باریتعالی زبانی غیر از زبان چوپان ها نمیداند ؛ خدا کند دستکم زبان گیلکی بلد باشد
رفیقم میگوید : متاسفم کاکو ! باید زبان شیرازی بلد باشی تا خداوند تبارک و تعالی دعاهایت را مستجاب بکند و بگوید :
ها بعله!
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Nasser Darabi and 85 others