دنبال کننده ها
۸ فروردین ۱۴۰۳
اما پدر خرت بسوزد
حبیب یغمایی تعریف میکرد : " شبی در راه سمنان بودم و چون دیر وقت شد به منزل دوستی وارد شدم تا فردا صبح ادامه طریق دهم . دوستم پذیرایی کرد و بعد از شام هم به عادت مالوف به رختخواب رفتم ؛ ولی خر صاحبخانه تا صبح عر عر کرد و نگذاشت راحت بخوابم !
صبح دوستم بعد از صبحانه مرا بدرقه کرد و دم در پرسید که انشاالله بد نگذشته باشد ؟
و منهم فی البداهه گفتم :
و همین تک بیت فی البداهه دوستی چندین و چند ساله ما را خراب کرد
See insights and ads
All reactions:
47Mina Siegel, Banoo Saberi and 45 others۶ فروردین ۱۴۰۳
عید دیدنی
رفتیم عید دیدنی . فک و فامیل همه بودند . از چهار نسل .پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها . پدر ها و مادر ها . خاله ها و عمه ها . عروس ها و دامادها .نوه ها و نتیجه ها . فقط جای نبیره ها خالی بود .
من دور از چشم عیال ، دزدکی به اندازه یک سال زولبیا بامیه خوردم !
See insights and ads
All reactions:
75Susan Azadi, Mina Siegel and 73 othersمادر ایرانی
پسرم بیمار شده بود. سرفه میکرد. میگفت یکی دوباری هم استفراغ کرده است .
مادرش تلفن کرده بود و داشت برایش نسخه پیچی میکرد . با لهجه غلیظ شیرازی قربان صدقه اش میرفت و میگفت :
الهی فدات بشم. لباس گرم بپوشی ها! غذاهای چرب نخوری ها. فلان قرص را حتما بخوری ها. اگر خوب نشدی برو داروخانه ، فلان شربت را بگیر روزی سه بار صبح و ظهر و شب یک قاشق غذا خوری بخور . فراموش نکنی ها!
See insights and ads
All reactions:
82Siavash Roshandel, Masoud Momen and 80 others-
آن قدیم ندیم ها ؛ در دوره آن خدا بیامرز _ یعنی زمانی که همین آ سید علی گدای روضه خوان دو زار میگرفت و بالای منبر سر امام حسین را می برید و...
-
دوازده سال از خاموشی دوست شاعرم - ابوالحسن ملک - گذشته است . با ياد اين طنز پرداز ميهن مان ؛ يکی از سروده هايش را برای تان نقل می کنم . : تص...
-
لوطی پای نقاره می پرسد : آقای گیله مرد ! میشود بفرمایید شما چیکاره هستید ؟ میگوییم: سرنا چی کم بود یکی هم از غوغه آمد ؟برای چه میخواهی ...