دنبال کننده ها

۲۰ شهریور ۱۴۰۲

بخند تا دنیا بتو بخندد

آقا! یکماه است ما بیماریم . خودمان هم نمیدانیم چه مرگ مان است . هی به روی خودمان نمیآوریم . هی کجدار و‌مریز می کنیم . هی میگوییم گربه است انشاالله!
دیگر خسته شده ایم . یک پای مان خانه است یک پای مان بیمارستان.
پریشب فشار خون مان به یکصدو ‌‌نود رسید . کم مانده بود سکته کنیم . تا صبح جان کندیم . صبح که شد دیدیم پاهای مان فلج شده است. خواستیم راه برویم نتوانستیم. ظهر که شد دست چپ‌مان بی حس شد . گفتیم : یقین که سکته ای در راه است.
زن مان زنگ زد اورژانس . یک دقیقه نکشید یک آمبولانس و دو تا ماشین آتش نشانی و دو تا ماشین پلیس از راه رسیدند.
گفتیم : آقا ! ما مریض هستیم . بانک که نزده ایم ؟ چرا همسایه های ما را زابرا می کنید ؟. چرا یک لشکر آدم آمده اید اینجا؟
مگر ما اعلیحضرت همایونی هستیم ؟
سوارمان کردند بردند بیمارستان. سه چهار ساعتی آنجا بودیم . گفتند نشانه های سکته قلبی یا مغزی دیده نمی شود.دارویی و مرفینی دادند مرخص مان کردند .
فردا قرار است باز برویم بیمارستان. اگر زنده ماندیم دوباره عینهو سگ حسن دله پاچه این و آن را خواهیم گرفت . اگر هم مردیم از ما به مهربانی یاد آرید
این عکس را هم منباب یاد آوری اینجا میگذاریم تا بگوییم ما یک عمر به ریش دنیا و به ریش خودمان خندیده ایم!
از عزراییل ‌و میکاییل واسرافیل و حتی از آقای پوتین هم نمی ترسیم.
May be an image of 2 people
All reactions:
Hosein Amirrahmat, Zari Zoufonoun and 158 others

در این سراچه ماتم

شاه عباس یکی از زنان حرم خود را به امامقلی خان بخشیده بود ( و این امامقلی خان یکی از لایق ترین و شجاع ترین سرداران گرجی عصر صفوی و کسی است که مدتها با سپاهیان پرتقالی جنگیده بود. از مهم‌ترین اقدامات نظامی امامقلی خان فتح هرمزو بندر عباس و پایان دادن به تسلط ۱۱۷ سالهٔ پرتغالی ها در خلیج‌فارس است )
وقتی این زن جوان به خانه امامقلی خان رفت آبستن بود و پس از شش ماه پسری آورد که ظاهرا فرزند امامقلی خان ولی در حقیقت از شاه عباس بوجود آمده بود .
شاه صفی ، جانشین شاه عباس از ترس اینکه نکند این پسر شاه بشود دستور داد که خان همراه پسرش به پایتخت بروند.
یک شب پس از سان سپاه ، حسن خان ناظر با سه تن از جلادان به مجلس امامقلی خان در آمدند و سه تن از پسران خان را سر بریدند و سرهای آنان را در طبقی زرین نهاده نزد شاه بردند.
شاه صفی دستور داد سر امامقلی خان را نیز بریده و پیش او بیاورند .
خان مشغول نماز بود .بی آنکه آثار وحشتی در چهره او پیدا شود خواهش کرد بگذارند نمازش را تمام کند .
چون از نماز فارغ شد به مرگ تن در داد . سر او‌را نیز با سرهای دیگر پیش شاه بردند و شاه این سرهای بریده را برای مادر خود به حرمسرا فرستاد.
امامقلی خان پنجاه و دو فرزند داشت که همگی یا کشته و یا کور شدند.
«زندگانی شاه عباس- نصرالله فلسفی- ص۷۸۹
به اسب و‌ پیل چه نازی که رخ به خون شستند
در این سراچه ماتم، پیاده، شاه ، وزیر
No photo description available.
All reactions:
Miche Rezai, Kamal Khorsandi and 107 others

خونخوار تر از نوع بشر جانوری نیست

کتاب تاریخ مردم امریکا را می خوانم
( A people’s story of the United States)
این کتاب را هوارد زین (Howard Zinn) نوشته که یکی از راستگو ترین تاریخ نویسان امریکایی است.
چند صفحه ای میخوانم . سرم گیج میرود . تاملی میکنم و عرق شرمی از جبین پاک میکنم و برای هزارمین بار آن گفته غزالی را تکرار میکنم که: خونخوار تر از نوع بشر جانوری نیست :
۱- در سال 1781 میلادی یک کشتی مخصوص حمل بردگان بنام زونگ که به اتحادیه برده داران لیور پول تعلق داشت بسبب اشتباه ناخدای کشتی در سفر خود به جاماییکا از مسیر اصلی اش منحرف شد و چند روزی سرگردان در میان اقیانوس ماند. ناخدای کشتی به بهانه کمبود آذوقه یکصد و چهل و دو تن از بردگان را به دریا ریخت و با خیال راحت به سفر دریایی خود ادامه داد .
۲- در سال 1723 در ویرجینیا قانونی وضع شد که بموجب آن به سفید پوستان اجازه میداد اگر سیاه پوستی با یک سفید پوست دست به گریبان بشود مجازاتش این است که نخست گوش هایش را ببرند و آنگاه او را به دار بیاویزند .
Cutting the ears of a black slaves who struck white and hang them!
۳-در سال 1663 در مریلند یکی از برده داران ادعا نامه ای تسلیم دادگاه کرد و مدعی شد بردگان وظایف خود را به درستی انحام نمیدهند .
نماینده بردگان در دادگاه گفت : غذای ما فقط نان و لوبیاست . با چنین غذایی ما توان کار کردن نداریم .
دادگاه هر یک از بردگان را به سی ضربه شلاق محکوم کرد !
۴- این آگهی هم در بیست و هشتم مارچ 1771 در روزنامه Virginia Gazette به چاپ رسیده است:
(بفروش میرسد
کشتی Justitia وارد Leedstonشد .
حدود صدتا برده تندرست شامل زن و مرد و کودک پسر بفروش میرسند
زمان حراج : سه شنبه دوم آوریل)
All reactions:
Miche Rezai, Nasrin Zaravar and 69 others

۱۸ شهریور ۱۴۰۲

دو پیازه آلو

زن مان نمی‌گذارد ما از این غذاهای " بخور و بدو" یا بقول شما فرنگی ها فست فود بخوریم.
خودش هم لب به چنین غذاهایی نمی‌زند. می‌رود توی آشپزخانه ساعت ها خود کشان می‌کند قیمه پلو و ماهی پلو وقورمه سبزی و فسنجان و کلم پلو و نمی‌دانم سالاد شیرازی و میگو پلو و « دو پیازه آلو» درست می‌کند بلکه ما را وادارد از خوردن این همبرگر های چرب چیلی که مزه آبگوشت جابر انصاری در جنگ خندق را میدهند دست برداریم. اما ما می‌گوییم ای آقا! مگر دست نماز عمو رمضون باطل شده؟ نه آفتاب از این گرم‌تر می‌شود نه قنبر از این سیاه تر! لاجرم گاهگداری دور از چشم عیال می‌رویم یکی از آن ساندویچ های فرد اعلای " آدم خفه کن ‌"را می لمبانیم و لب و لوچه مان را آب میکشیم و می‌آییم خانه. آنوقت است که باید دو سه ساعت صد جور ملامت و سرکوفت و سر زنش و پند و اندرز و موعظه را تحمل کنیم که مرد حسابی!مگر نمیدانی این آشغال ها باعث سکته مغزی و سکته قلبی و مرگ مفاجات و هزار و یک جور بیماری پیدا و پنهان می‌شوند؟ مگر نمی‌خواهی دانشگاه رفتن و عروسی نوا جونی و آرشی جونی را ببینی؟
آنقدر می‌گوید و می‌گوید و ملامت مان می‌ کند که ما ترس و رمان می‌دارد و تصمیم میگیریم دیگر لب به این غذاهای " بخور و بمیر" نزنیم. اما مگر می‌شود جلوی این وساوس شیطانی و هواهای نفسانی را گرفت؟
آقا!
در باره غذاهای مک دانولد - یابقول ایرانی ها مک دونالد - آنقدر حرف و حدیث " زهره آب کن"فراوان است که ما گهگاه که تسلیم وساوس شیطانی می‌شویم و می‌خواهیم برویم یکی از آن ساندویچ های " آدم خفه کن" میل بفرماییم ترجیح می‌دهیم بجای مک دانولد برویم سراغ جناب آقای« in and Out”که خدا وکیلی هم ساندویچ هایش خوشمزه تر است هم اینکه آدم می‌تواند آنجا چند دقیقه ای دور از چشم اغیار و خشم احباب !مختصری چشم چرانی بفرماید و به این عجوزه هزار داماد فرتوت بگوید بیلاخ!! آنهم چه بیلاخی!( البته از ما دور باد چنین وساوس شیطانی وهواهای نفسانی!) لعنت خدا بر شیطان رجیم!
آقا! ما چهل سال است اینجا در ینگه دنیا هستیم. در این چهل سال شاید بیش از دو سه بار به مک دانولد نرفته باشیم . بما گفته بودند غذاهایش مزه آش زین العابدین بیمار می‌دهد
اما حالا که شنیده ایم مرحومه مغفوره ای بنام جون - آخرین همسر بنیانگذار رستوران های مک دا نولد - مبلغ دو میلیارد دلار از دارایی خودش را (دو میلیارد دلار!لطفا با میلیون اشتباه نفرمایید)به سازمان های خیریه بخشیده است تصمیم گرفته ایم گهگاه برویم خدمت جناب مستطاب مک دانولد یک ساندویچ فرد اعلای چرب چیلی میل بفرماییم و درودی و سلامی هم به روح پر فتوح چنین بانوی دست دلبازی بفرستیم بلکه جناب باریتعالی او را در آن دنیا با اولیا و انبیا محشور بفرماید !
حالا یکوقتی خیال نکنید این
خانم " جون" مریم مقدس یا مثلا مادر ترزا بوده ها؟ خیر!
ایشان گاهگاهی که حوصله شان سر می‌رفته چهار پنج تا از رقیه خاتون های جان جانی اش را بر میداشته سوار هواپیما ی جت شخصی اش می‌شده یک توک پامیرفته است لاس و گاس . آنجا یکی دو میلیون دلاری می باخته و خوش و خندان برمیگشته است دولتمنزل شان
تاکور شود هر آن‌که نتواند دید
May be an image of burger
All reactions:
Aziz Asgharzadeh Fozi, Jahangir Jon Sedaghatfar and 23 others