دنبال کننده ها

۱۷ مرداد ۱۴۰۲

آن الله اکبر شوم

پاریس بودم. دسامبر ۱۹۷۸. خمینی هم آمده بود پاریس . هر روز یک عالمه آخوند بی عمامه و عمامه دار از ایران پامیشدندمیآمدند میرفتند زیارت امام شان. امامی که میگفت شاه گورستان ها را آباد کرده است !
من اما شاید تنها ایرانی بودم که به دیدار آن مار خوار اهرمن چهره نابکار نرفتم .
یک روز رفتم ایستگاه راه آهن سوار ترن بشوم . سری به یک غرفه روزنامه فروشی زدم . چشمم به یک نشریه فارسی زبان افتاد . نامش ایرانشهر .
همانجا گوشه ای نشستم از سر تا ته اش را خواندم.
در یکی از صفحاتش راه و رسم بمب گذاری و خرابکاری در لوله های نفت و تاسیسات نفتی را با شرح و بسط کامل آموزش میداد .
در میلان جلوی کلیسای «دوما » جوانک ‌سیاه پوست آفریقایی وقتی فهمید ایرانی هستم مشت هایش را بالا برد و فریاد کشید الله اکبر ! الله اکبر !
و من می پنداشتم که «الله اکبر » صلای عشق و گلبانگ رهایی است
و می پنداشتم که « الله اکبر » بازتاب بغض فرو خورده ملتی است از ژرفای تاریخ
و نمیدانستم همین الله اکبر سیلابی خواهد شد میهنم را با خود خواهد برد .
و نمیدانستم همین الله اکبرگلوله خواهد شد بر تن فرزندان میهنم خواهد نشست
و نمیدانستم همین الله اکبر طاعونی خواهد شد برای تباهی همه یاخته های سرزمینم .
و نمیدانستم همین الله اکبر صفیر تباهی و رنج و آوارگی است
و نمیدانستم…..
May be an image of text
All reactions:
Miche Rezai, Nasrin Zaravar and 136 others

سفر به نوادا


Grand Sierra Resort and Casino-Nevada
آمده ایم نوادا . سه روز میمانیم . هوای اینجا تفاوتی با هوای کالیفرنیا ندارد . روزها گرم و شب ها خنک . ما که اهل قمار و برد و باخت نیستیم لاجرم با رفیق مان می نشینیم ویسکی می خوریم و برای همه دردهای جهان نسخه می پیچیم ! فقط کم مانده است بنشینیم برای ایران یک فقره قانون اساسی بنویسیم و شاه و رییس جمهور تعیین کنیم !
خانم ها هم میروند پول هایشان را میبازند نیمه شب با لب و لوچه آویزان بر میگردند. من و رفیقم می خندیم و مجبور شان میکنیم پول شام مان را هم بدهند !
کجایید ای فیمنیست ها که بیایید از حقوق عیالات مان دفاع کنید ؟
All reactions:
Zari Zoufonoun, Nasrin Zaravar and 62 others

۱۵ مرداد ۱۴۰۲

در کجای زمان ایستاده ایم ؟

یکصد و هفده سال از انقلاب مشروطیت و هشتاد سال از مرگ رضا شاه گذشته است اما هنوز در فیلم های ایرانی مردم روی زمین پای سفره صبحانه یا ناهار نشسته و با دست غذا می خورند !
زن ها در اتاق خواب روسری بسر دارند و همه مردان هم مثل جاهل ها و باج بگیر های پامنار و پاقاپوق و دروازه دولاب صحبت میکنند .
خب، مگر مجبوری فیلم بسازی قارداش؟ آنهم فیلمی که از بی بی سی پخش میشود ؟
مگر بقالی و عطاری و حمالی و عملگی چه اشکالی دارد که میروی فیلمساز میشوی؟
May be an image of biryani
All reactions:
Zari Zoufonoun, Miche Rezai and 62 others

شما چیزی گم کردی

پسرم الوین جونی وقتی هفت هشت سالش بود سعی میکرد فارسی یاد بگیرد. مامان بزرگش ازشیراز آمده بود اینجا و الوین جونی دوست داشت با مادر بزرگش فارسی حرف بزند .
در همان پنج شش ماهی که مادر بزرگ اینجا بود الوین جونی یک عالمه فارسی یاد گرفته بود . با لهجه غلیظ شیرازی حرف میزد . به پختن میگفت پزیدن.بمن میگفت : بابا ! شما خجالت نمیخوری سیگار میکشی؟
هر وقت میخواستیم برویم بیرون میگفتیم الوین جونی با ما میآیی؟
میگفت : در صورتی میآیم که به رستوران ایرانی نروید و توی ماشین هم شاجاریان گوش نکنید .
بچه ام از غذای ایرانی خوشش نمیآمد . بگمانم خسته شده بود از قورمه سبزی و چلوکباب و دو پیازه آلو ! از موسیقی ایرانی هم چیزی نمی فهمید.
یک شب بادی به غبغب انداخت و گفت : میدونی بابا ؟ من دیگه فارسی رو خوب یاد گرفتم . حالا هر چه بگویی می فهمم.
گفتم : هر چه بگویم میفهمی؟
گفت : آره
من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم :
ما سر خوشان مست دل از دست داده ایم. میدانی یعنی چه؟
الوین لحظه ای فکر کرد و گفت : بابا ! شما یه چیزی گم کرده ای!
All reactions:
Miche Rezai, Kamal Khorsandi and 152 others