دنبال کننده ها

۶ شهریور ۱۳۹۹

مسافرنامه -۱۵-

مسافرنامه«15»
جمعه بیست و یکم آگست 2020
باران میبارد . چه بارانی هم . با قطرات درشت . سرد . دو روز در این شهر مانده ایم . با مرز کانادا بیست مایل فاصله دارد . شهری سبز و زیبا . نامش Bellingham
.میخواهیم برویم شهر بندری Tacoma. سومین شهر بزرگ ایالت واشنگتن . شهری که مرکز نویسندگان و شاعران و نقاشان و فیلمسازان است . دوساعتی باید رانندگی کنیم .
عیال رفته است خرید ! من نشسته ام باران تماشا میکنم . باران تماشا میکنم و اکسیژن ناب قورت میدهم .
فضای شهر یکباره پاییزی شده است . باید لباس گرم تری پوشید . ژاکتی، کلاهی ، شال گردنی ، پالتویی ! و اگر همچنان باران ببارد نقبی به زمستان هم خواهیم زد .
ساعت یازده و نیم بود که راه افتادیم . باران میبارید . بزرگراه شماره پنج را گرفتیم و پیش راندیم . نزدیکی های سیاتل در راه بندان گیر افتادیم . راه بندانی کشدار و خسته کننده . ساعت پنج بعد از ظهر رسیدیم تاکوما. هتلی گرفتیم و نفسی تازه کردیم و رفتیم شام بخوریم .
رفتیم به منطقه ساحلی. منطقه ای موسوم به waterfront
آنجا در کرانه خلیج رستوران هایی ساخته اند و آپارتمان هایی . رستوران ها پایه شان در آب. و جاده پر درخت زیبایی بطول دو مایل این منطقه را به مرکز تجاری شهر - دان تاون- وصل میکند. جاده ای زیبا که می توان در آرامش کامل قدمی زد و دو چرخه ای سوار شد و با خویشتن خویش خلوت کرد و از هوای ناب هم لذت برد . آرامش مطلق.
شام میگوی آرژانتینی خوردیم . که هیچ طعم و مزه میگوی آرژانتینی نداشت .آبجویی نوشیدیم و غروب دل انگیز خورشید را در ساحل دریا تماشا کردیم و آمدیم هتل مان .
شهر« تاکوما » که در سی و دو مایلی جنوب غربی سیاتل قرار دارد یکی از ارزان‌ترین شهرهای ایالت واشنگتن است . این شهر اگرچه در میان دو شهر بزرگ - یعنی پورتلند و سیاتل - قرار گرفته اما هزینه زندگی در آن بسیار پایین است . بعنوان مثال اگر در سیاتل بهای یک آپارتمان دو اتاقه بیش از چهار صد و سی و شش هزاردلار است در تاکوما بهای همان آپارتمان از197 هزار دلار بیشتر نیست.
شهردار این شهر زنی سیاه پوست است بنام «ویکتوریا وود آردز » که در سال 2017 بعنوان شهردار این شهر انتخاب شده و تا سال 2021 در همین مقام خواهد ماند .
Nasrin Sheykhani, Azar Fakhr and 69 others
6 Comments
1 Share
Like
Comment
Share

مسافرنامه -۱۴-

سافرنامه «14»
جمعه بیست ‌یکم آگست 2020
اینجا حوالی مرز کانادا هستیم . در شهری بنام Bellingham
دیشب کمی باران بارید . امروز آسمان ابری است. گهگاه بارانکی میبارد و آنگاه خورشید از پس پرده ابرها سرک میکشد . اینجا پاک ترین و ناب ترین هوای عالم را دارد . اکسیژن خالص.
صبح را با تازه ترین شعر بانوی غزل معاصر - سیمین بهبهانی - میآغازم. چه خشم و خروشی در این شعر جاری است :
هرجا سری ست می کوبند. هرجادری ست می بندند
این واژگونه اندیشان، گویی به دیو مانندند
ترسم که بی خدا گردم ، ازکفر و دین رها گردم
این قوم از خدا غافل ، تا بر زمین خداوندند
انگا ر لاشخوارانند ،مهمان گنده زارانند
از دیدن جسد خشنود ، از بوی مرگ خرسندند
پهنای پنج خشکی را ، با ننگ خویش آلودند
ژرفای چار دریا را، با گند خویش آگندند
راه نفس چو می‌گیرد ،حق با نفوس می میرد
آزادگان و حق گویان ، سر باختند و‌جان کندند
آدم به عشق در عالم ، سرگرم کشت گندم شد
دیوان به کید در کشتش ، تخم ستم پراکندند
جمع ستیزه فرمایان ، غافل ز لحظه پایان
خلقی درآتش افکندند ، خود بر کنار تا چندند؟
«»
ماران دوزخند انگار ، بگشوده کام و آدم خوار
هر چند بیش می بلعند ، افزون‌تر آرزومندند
بر خلق فخرها دارند، کز نسل دین مدارانند
یا اولیا وآبا را ، پیوند و خویش و فرزندند
گفتی چه می‌کنند اینان ، زیر لوای دین ؟ گفتم:
از گورجدو آبا دور ، بر گور خویش می خندند.
راه افتاده ایم برویم Tacoma. دوساعتی باید برانیم . رسیدیم آنجا قصه باز خواهم گفت .
0:02 / 0:26
Nasrin Sheykhani, Alma Herout and 71 others
10 Comments
1 Share
Like
Comment
Share