دنبال کننده ها

۱۱ شهریور ۱۳۸۸


ازبیانات امام
ارقام
شما ياوه گويان با زندگاني معنوي و سعادت اجتماعي يك گروه انبوه صدها هزار ميليون نفريبازي ميكنيد."

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 74

* صد هزار ميليون ميشود صد ميليارد نفر، صدها هزار ميليون را خودتون حساب كنيد. جمعيت جهان چند نفره؟

ميليونها ميليون سلاطين و بزرگان و فلاسفه در عالم آمدند.

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 176

مليون ها مليون يعني بليونها (تريليارد ها)

درهيچ داير ة المعارفي شمار فلاسفه حتي به يك مليون هم نمي رسد.

"اسلام ميليونها حكم دارد."

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 55

قرآن كمتراز ٧٠٠٠ آيه دارد ( مي گويندقرآن از ۶۶۶۶ آيه تشكيل مي شود) يعني هر آيه اي از قرآن بايد شامل دست كم هزار حكم باشد. اين يك اعجاز است كه بايك جمله (آيه) بتوان هزار حكم صادر كرد!!

فلسفه:

"فيثاغورث حكيم در زمان حضرت سليمان بود و حكمت را از او اخذ كرد."

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 32

* فيثاغورث در قرن پنجم پيش از ميلاد در يونان زندگي ميكرد وحضرت سليمان در قرن 10 قبل از ميلاد در اورشليم زندگي ميكرد. بين اين دو نفر پنج قرن اختلاف زمان وصد ها كليومتر دوري مكان هست.

"انبذقلس فيلسوف بزرگ در زمان داوود نبي بود و حكمت را از او و از لقمان حكيم اتخاذ كرد."

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 33

*انبذقلس - Empedocles - فيلسوف بزرگ يوناني در قرن پنجم پيش از ميلاد و حضرت داوود در قرن دهم پيش از ميلاد زندگي ميكردند.

" از حكما و فلاسفه بزرگ ديگر اسكندر است"

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 35

* انصافاً اين يكي درست بود. اسكندر مقدوني از فيلسوفان و حكيمان بزرگ تاريخه. اگه شك دارين برين تاريخ بخونين.

تاريخ:

"اين موضوع مربوط به امروز و ديروز نيست. دو هزار سال است كه آمريكا ما را استعمار كرده است"

ديدار با دانشجويان خط امام پس از گروگانگيري اعضاي سفارت آمريكا، جماران، 19 آبان 1358

اگراشتباه نكنم آمريكا تازه دراواخرقرن پانزدهم كشف شد. یعنی چیزی حدود پانصدسال عمر وتاریخ دارد.

پزشكي:

"امروز بر دكترهاي كشور ثابت شده كه براي علاج ناخوشيهايي مثل تيفوس و تيفوئيد (حصبه) چاره اي جز عمل كردن به طبق دستورات يوناني نيست و علاجهاي اروپايي نميتوانند كاري به اينگونه مرضها بكنند"

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 280

يك زماني دردرسهاي جغرافي ياد مي گرفتيم كه يونان نيز از كشور هاي اروپائي بود پس از اين گفتار خميني ديگر نمي دانم....

هنر:

اوريانا فالاچي در مصاحبه با امام خميني (متن كامل سخنراني در كتاب مصاحبه با تاريخ نوشته فالاچي- البته اگه كتاب رو تو دست دوم فروشي ها پيدا كردين)

سوال: شما موسيقي را عامل فساد و شهوتراني دانسته ايد. ولي آيا آثار موسيقي كساني چون باخ و موتسارت و بتهون و وردي را نيز با اين همه معنويت آنها عامل فساد ميدانيد؟

امام خميني: من اينهايي را كه اسم برديد نميشناسم ولي اگر مارش جنگي ساخته باشند كارشان خوب است. در غير اينصورت كارشان قابل قبول نيست.

سياست:

"اسلام به كاخ كرملين هم كشيده شده، به كاخ سفيد هم كشيده شده. به آمريكاي لاتين هم رفته. به افريقا هم رفته، به مصر هم رفته.ملزم كرده است همه آنها را كه از اسلام اطاعت كنند."

ديدار با رئيس جمهور و مقامات كشور، جماران، 18 مرداد 1363

البته اسلام دركشور هائي كه كاخ كرملين دارند يا كاخ سفيد ويا نامشان آمريكاي لاتين است دچاررفورم شده و به SEXSHOP هاي آنجا اجازه ي كار مي دهد. وبرطبق قوانين اسلام رفورم (اصلاح) شده خانمهاي اين كشور ها اجازه ي پوشيدن مي ني ژوپ را نيز دارند.

مصر که اسلام را نپذیرفته بود به یمن انقلاب خمینی مسلمان شد.

· يكي از بركات جمهوري اسلامي اين بود كه مصريهاي كافر بالاخره مسلمان شدند. بقيه جاها هم مسلمان شدند. ( مي گويند حوزه ي علميه يا مكتب خانه ي الأزهر درمصر هزار سال پيش توسط فاطميان تأ سيس شده است. لابد بعد ازآن مصري ها ازاسلام برگشتند، كافرشدند ودوباره بعد از”‌ اَن قلاب“ اسلامي مسلمان شدند.)

· و از اين تاريخ بود كه در قانون اساسي امريكا و شوروي و بقيه دنيا نوشته شد كه بايد قوانين بر اساس شريعت اسلام باشد. ( البته منظور اسلام اصلاح شده و بي دندان را مي گويد كه زنان لخت وپتي آنجا ها را گاز نمي گيردومشروبات ا لكلي هم آزاد است)

"يكي از راههاي ايجاد اختلاف در يك ملت وجود احزاب است... اساساً احزاب از اول براي اين درست شده اند كه مردم با هم متجمع نشوند. چون دولتها از اجتماع توده ها ميترسند احزاب سياسي را درست كرده اند."

· درستش هم همين است: هزاران سال دولتها ميخواستند حزب درست كنند و مردم نميگذاشتند تا اينكه دولتها بر عليه ملتهايشان انقلابهاي "مشروطه يا جمهوري" بر پا كردند و اين حزب ها را درست كردند..

اسلام سياسي يا غير سياسي؟

"روحاني نبايد كار ديگري غير از روحانيت يعني بسط توحيد و تقوي و پخش و تعليم قانون هاي آسماني و تهذيب اخلاق بپردازد"

كشف الاسرار نوشته امام خميني، صفحه 208

"اين را بدانيد كه تنها روحانيت ميتواند در اين مملكت كارها را از پيش ببرد. فكر نكنيد كه بخواهيد كنار بگذاريد روحانيت را"

ديدار با نمايندگان مجلس، جماران 6 خرداد 1360

البته بوي كباب و قدرت دين ودنياي آدم را از او مي گيرد.

دانشگاه كجاست؟

"ريشه تمام مصيبتهايي كه تاكنون براي بشر پيش آمده از دانشگاهها بوده است... همه مصيبتهايي كه در دنيا پيدا شده از متفكرين و متخصصين دانشگاهي است... اگر به اسلام علاقه داريد بدانيد كه خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه اي بالاتر است"

ديدار با اعضاي دفتر تحكيم وحدت حوزه و دانشگاه، 27 آذر 1359

"ما هرچه ميكشيم از اين طبقه اي است كه ادعا ميكند دانشگاه رفته ايم و روشنفكريم و حقوقدانيم. هرچه ميكشيم از اينها است."

قم، 1 مرداد 1358

فرار مغزها:

"منافقين هي ميگويند مغزها دارند فرار ميكنند . به جهنم كه فرار ميكنند. اين دانشگاه رفته ها، اينها كه همه اش دم از علم و تمدن غرب ميزنند بگذاريد بروند. ما اين علم و دانش غرب را نميخواهيم. اگر شما هم ميدانيد كه اينجا جايتان نيست فرار كنيد.راهتان باز است ."

جماران، 8 آبان 1358

صادرات انقلاب؟

"ما بايد به هر قيمت شده باشد انقلاب خودمان را به تمام ممالك اسلامي و تمام جهان صادر كنيم."

پيام به ملت، 22 بهمن 1358

"بايد در صدور انقلابمان به تمام جهان كوشش كنيم"

پيام نوروزي به ملت، اول فروردين 1359

كشورهاي جهان اعتراض كردند:

"ما قصد صدور انقلاب اسلامي را نداريم. اينها حرفهاي دشمنان اسلام است"

ديدار با مسئولان صدا و سيما، 16 مرداد 1361

جاسوسی؟

"هيچكس حق ندارد براي كشف جرم و گناه جاسوسي ديگران را بكند زيرا اين خلاف مقررات اسلام است."

ماده6 از فرمان8 ماده اي امام خميني به ملت، جماران، 1 مرداد 1361

"دانش آموزان بايد با كمال دقت اعمال و كردار دبيران و معلمين خود را زير نظر بگيرند و اگر خداي نكرده در يكي از آنها انحرافي ببينند بلافاصله به مقامات مسئول گزارش نمايند... اين كار را به صورت مخفي انجام دهند"

پيام به دانشجويان، دانش آموزان، استادان و دبيران، بازگشايي مدارس در سال تحصيلي 61-62 ، 1 مهر 1361

حكم مواد مخدر؟

"تعجب ميكنم كه اين دولت(شاه) چگونه فكر ميكند...در نظر دارند قاچاقچيان هروئين را اعدام كنند. اين موضوع نه تنها خلاف اسلام است. خلاف انسانيت هم هست"

كتاب ولايت فقيه نوشته امام خميني، نجف 1355

"اينهايي كه مواد مخدر ميفروشند شرعاً مستوجب اعدامند و بايد بدون هيچ تاخيري اعدام شوند. هيچ ترحمي هم در مورد آنها جايز نيست"

30 ارديبهشت 1359

بنی‌‌صدر کی‌ بود؟

"جناب آقاي بني صدر را همين مردم كوچه و بازار از پاريس آوردند اينجا و رئيس جمهور كردند، براي اينكه مردي مسلمان است، مومن است، خدمتگزار است"

ديدار با استاندارهاي كشور، جماران، 18 آذر 1359

"اين آدم از اول ادعا ميكرد كه مسلمان است و براي اسلام كار ميكند و كذا. من هم از اول فهميدم دروغ ميگويد "

ديدار با افسران و درجه داران، جماران، 3 شهريور



و بالاخره یادتون نره که میگفت


اقتصاد مال خرَه ! ازبیانات امام به هنگام ورود به ایران

۱۰ شهریور ۱۳۸۸

بار سنگين تاريخ .......

* ما ؛ بعنوان يک قوم يا " ملت " ؛ از آغاز ؛ گرفتار اهورامزدا و اهريمن ؛ و زندانی " نيک و بد " و " خير و شر " بوده ايم .
هر چيز و هر کار ؛ يا خوب است يا بد .يا سفيد است يا سياه . حد وسط و خاکستری وجود ندارد .از اين بابت بمعنی فرنگی کلمه " مانوی " هستيم .

برای همين ؛ هستی شناسی ما اخلاقی ؛ و ادبيات کلاسيک مان سرشار از درس اخلاق است .....
در رابطه با همديگر هم همينطور . نويسنده های ما در همين سنت ؛ حرفه نويسندگی را با شغل دادستانی يا وکالت عوضی ميگيرند . دادستان يا وکيل مدافع جمعی يا توده ای هستند بر ضد گروهی ديگر .

مفهوم جديد " تعهد " ؛ و دشمنی ديرين ملت و دولت ؛ شاه و رعيت نيز اين نقش سياسی - اجتماعی نويسنده را تشديد ميگرد و ميکند .

از اين گذشته ؛ برای پوشاندن و نديدن فقر و بی مايگی و بيچارگی امروز ؛ به تاريخ رو ميآوريم و شکوه و بزرگی گذشته را می ستاييم .
ديروز مان وسيله ای است برای فرار از امروز .
بار تاريخ تا چه اندازه بر دوش ما سنگينی و پای رفتن مان را خسته ميکند .

" شاهرخ مسکوب "
" روز ها در راه ...."

ديوار نويسی.......

۹ شهریور ۱۳۸۸

سر اومد زمستون .....


هاردا مسلمان گورورم قورخورام

یازان: صابیر

قورخورام!...

پا-يى پيياده دوشوره م چؤللره،
خار-ى موغيلان گؤروره م، قورخمورام.


سئير ائديره م برر و بييابانلارى،
غول-ى بييابان گؤروره م، قورخمورام.


گاه اولورام بحرده زؤورق نيشين،
دالغالى طوفان گؤروره م، قورخمورام.


گه چيخيرام ساحيله هر ياندا مين،
وحشى-يى غورران گؤروره م، قورخمورام.


گاه شفق تك دوشوره م داغلارا،
يانقيلى وولقان گؤروره م، قورخمورام.


گاه انيره م سايه تك اورمانلارا،
ييرتيجى حئيوان گؤروره م، قورخمورام.


اوز قويورام گاه نئييستان
لارا،
بير سورو آسلان گؤروره م، قورخمورام.


مقبره ليكده ائديره م گه مكان،
قبريده خورتان گؤروره م، قورخمورام.


منزيل اولور گه منه ويرانه لر،
جين گؤروروه م، جان گؤروره م، قورخمورام.


خاريجى مولكونده ده حتتا گزيب،
چوخ توحه ف اينسان گؤروره م، قورخمورام.


بو كوره-يى عرضده من موختصر،
موختليف الوان گؤروره م، قورخمورام.


لئيك بو قورخمازليق ايله دوغروسو،
آى داداش! واللاهى، بيللاهى، تيللاهى؛
هاردا موسلمان گؤروره م، قورخورام!
قورخورام!، قورخورام!، قورخورام!.....


بیسبب قورخمورام، وجهی وار
نئيله ييم آخير، بو پوخ اولموشلارين،
فيكرينى قان قان گؤروره م، قورخورام!.
قورخورام!، قورخورام!، قورخورام!.....

١٨٩٥

هر جا مسملمان میبینم می ترسم!

پای پیاده روانه ی بیابان می شوم،
خار مغیلان می بینم، نمی ترسم.


بر و بیابان را سیر می کنم،
غول بیابان می بینم، نمی ترسم.


گاهی در دریا کشتی نشین می شوم،
توفان موج انگیز می بینم، نمی ترسم.


گاه
در سواحل هزاران
حیوان وحشی غوطه ور می بینم ، نمی ترسم.

گاه چون شفق به کوه ها می نشینم،
آتشفشان سوزان می بینم، نمی ترسم


گاه چو سایه بر جنگل ها فرود می آیم،
حیوان درنده می بینم ، نمی ترسم.

گاهی به نیستان روی می گذارم،
یک گله شیر می بینم، نمی ترسم.


گاه در قبرستان ها خانه می کنم،
در قبر لولو می بینم، نمی ترسم.


گاهی در ویرانه ها منزل می گیرم،
جن و
انس می بینم، نمی ترسم.

در ممالک خارج هم که میگردم

انسانهای تحفه میبینم اما نمیترسم


در این کره ی ارض من، مختصر،
هر جور چیزی می بینم و نمی ترسم


اما با این نترسی، راستی راستی،
ای داداش، والاه ، بلاه، بخدا
هرجا مسلمان می بینم ، می ترسم!...

میترسم! میترسم! میترسم!


بی سبب نمی ترسم ، دلیل دارد،
چه کنم آخر، در فکرگه شده اینها
خون وخونریزی می بینم، می ترسم!
می ترسم، می ترسم، می ترسم!

1895