دنبال کننده ها

۶ شهریور ۱۳۹۹

مسافرنامه

مسافرنامه «۳»
دوشنبه دهم آگست 2020
امروز کالیفرنیا را پشت سر گذاشتیم و به ایالت اورگان رسیدیم .
دیشب را در Crescent city گذراندیم . در هتلی ساحلی . و با آوای امواج به خواب رفتیم .
امروز جاده کوهستانی شماره 234 و جاده شماره 62 را گرفتیم و به دیدار دریاچه ای رفتیم که بیش از هفت هزارو هفتصد سال پیش با آتشفشان و فروپاشی کوه « مازاما » درست شده است . نامش Crater lake
دریاچه ای است بر فراز کوهی . آبش نیلگون . هنوز بقایای برف پارسال در اینجا و آنجا. و همان نزدیکی ها هیبت ترسناک کوهی آتشفشان . مانده از قرن ها و هزاره ها . بالا بلند و سر فراز .و جاده پیچ در پیچ . و تا چشم کار میکند جنگل کاج . هزاران و میلیونها . و اینجا و آنجا مزرعه ای و گوسفندی و گندمی و تراکتوری . و جاده ها تمیز و براق . بی هیچ لکه ای و بی هیچ عیبی . و همه چیز به سامان .
سی دلار میگیرند و رخصت ورود می‌دهند . و خلایق به تماشا . و هوا هوای بهاری . آسمان صاف و آبی و آفتابی . و از فراز کوه که به دریاچه مینگری انگار بر گستره ای نیلگون چشم دوخته ای .
این دریاچه عمیق ترین دریاچه امریکاست . با ژرفای2140فوت.هیچ رودخانه ای و جو یی و جویباری هم به آن نمی ریزد . و آبش از برف و باران .
یکی دو ساعتی اطراف دریاچه گشتی زدیم . توقفی اینجا و آنجا. و حیران از بیکرانگی و عظمت طبیعت .
حالا آمده ایم به شهری بنام Grants Pass. در هتلی بر فراز تپه ای .چشم اندازش دار و درخت.
و فردا بسوی پورتلند خواهیم راند
Nasrin Sheykhani, Sedi Safavi and 112 others
22 Comments
Like
Comment
Share

مسافرنامه -۲-

مسافرنامه«2»
یکشنبه نهم آگست2020
امروز دو سه ساعتی راندیم . از میان جنگل و کرانه اقیانوس.
گهگاه اینجا و آنجا درنگی و توقفی کردیم . دریا توفانی است و با خشم و خروش مشت به ساحل میکوبد.
دیشب دوازده ساعت خوابیدیم . یکسره از ساعت ده شب تا ده بامداد. در اردوگاه مان آنچنان آرامشی حکمفرما بود که انگار صدای زمزمه برگ ها را می شنیدی. پنجره را باز گذاشتیم و خوابیدیم. در ژرفای آن جنگل بیکرانه ، نه های و هویی بود نه وز وز پشه و مگسی. وقتی نفس میکشیدیم انگار ناب ترین و پاک ترین اکسیژن عالم را می بلعیدیم.
صبحانه مان را در جنگل خوردیم و راه افتادیم . آهسته آهسته راندیم و رسیدیم به شهری بنام Crescent City
این شهر که با مرزهای ایالت اورگان بیست مایل فاصله دارد بسال 1964 در پی زلزله شدید آلاسکا دچار سونامی شد و بخش بزرگی از آن بکلی ویران گردید
در مارچ2011 نیز بدنبال زلزله وحشتناک ژاپن امواج سونامی به ارتفاع هشت فوت به این شهر رسید و بندر آنرا بکلی نابود کرد و صدها کشتی را که در ساحل آن لنگر انداخته بودند به زیر آب برد
شهری است غنوده در کرانه اقیانوس. هتل مان با اقیانوس ده متری فاصله دارد . در چشم اندازم یک چراغ دریایی را می بینم که در میان اقیانوس بر فراز تخته سنگی عظیم سر بر افراشته و به اقیانوس مینگرد و چشمک زنان راهنمای کشتی ها و ملوانان است . دریا میخروشد و آوای جانبخش امواج خروشانش ما را به خواب و خلسه دعوت میکند
وقتی به اقیانوس خیره میشوم یکبار دیگر یادها و خاطره های میهنم در روح و روانم جان می‌گیرد . دوباره آقای ماضی استمراری پیدایش میشود و مرا با خود به رامسر ‌ و بندر پهلوی و شهسوار و نوشهر و چالوس میکشاند .
یواش یواش دارد خوابم می‌گیرد . می خواهم با نوای آشنای امواج به خواب بروم و دو باره میهنم را در خواب ببینم .
روز و روزگار بر شما خوش
Nasrin Sheykhani, Zari Zoufonoun and 108 others
12 Comments
2 Shares
Like
Comment
Share