دنبال کننده ها

۲۳ شهریور ۱۳۹۷

محرم المبارک


محرم المبارک
یک آقایی آمده بود ایران. هر جا که رفت دید قیمه پلو میدهند ، چای و قلیان میدهند ، شله زرد میدهند . خلاصه اینکه همه جور سیورساتی فراهم است
پرسید : چه خبر است ؟
گفتند : محرم الحرام است آقا !
چند ماهی گذشت . این بنده خدا دوباره گذارش به ایران افتاد . هر جا که رفت دید همه روزه گرفته اند . نه از قیمه پلو خبری هست نه از چای و قلیان
پرسید : چه خبر است ؟
گفتند : رمضان المبارک است آقا!
یارو سری جنبانید و گفت : بهتر است نام محرم را بگذارید محرم المبارک و نام رمضان را هم بگذاریدرمضان الحرام !!
حالا که به میمنت و مبارکی ماه سینه زنی و قمه زنی و قیمه پلو از راه رسیده است ما یک سئوال شرعی از علمای اعلام و آیات عظام و مشایخ محاسن دراز و خداوندگاران صیغه و متعه داریم و اگر ما را مرتد فطری اعلام نفرمایند میخواهیم بپرسیم این آقای امام حسین قربانش بروم وقتی به جنگ آقای یزید میرفت چرا خواهر و خواهر زاده و علی اصغر و قاسم و علی اکبر و کلثوم و زینب و دو طفلان مسلم را با خودش برده بود میدان جنگ ؟
نکند خیال میکرد به مهمانی آقای یزید میرود و آقای یزید هم به برو بچه هایش قاقا لی لی و پفک نمکی و ساندیس خواهد داد ؟
استغفرالله ! ما هم عجب سئوالاتی میکنیم ها !!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر