دنبال کننده ها

۹ فروردین ۱۳۹۴

نان مفت ..

حضرت سعدی شیرازی علیه الرحمه  ! - یا بقول معروف  شیخ اجل - شعری دارد با این مضمون :
نه بر اشتری سوارم ؛ نه چو خر به زیر بارم
نه خداوند رعیت ؛ نه غلام شهریارم
غم معلوم و پریشانی معدوم ندارم
نفسی میکشم آهسته و عمری بسر آرم
البته این شعر نهایت آزادگی و فروتنی و سبکباری حضرت سعدی را می نمایاند اما یک شاعر فلکزده یزدی که به شغل جانگزای حنا سایی مشغول بودو  کمرش زیر بار روزگار کجمدار خم شده است وقتی این شعر جناب سعدی را شنید پاسخی نه چندان مهربانانه برای شیخ اجل نوشت با این مضمون :
سعدی شیراز دارد نان مفت
می تواند شعر های خوب گفت
گر به یزد آید حنا سایی کند
اردک از کونش  بپرد جفت جفت
صد البته این آقای شاعر حنا سای یزدی چشم جناب سعدی را دور دیده که جرات فرموده است چنین شکر افشانی هایی بفرماید ؛ اگر حضرت سعدی زنده بود چنان جواب دندان شکنی به ایشان میداد که همه دندان هایش از دهانش بریزد جفت جفت . 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر