دنبال کننده ها

۶ خرداد ۱۳۹۰

حضرت باریتعالی به مرخصی میرود.....

حضرت باریتعالی پس از اینکه از نظارت کهکشان ها و گردش ستارگان و صدور فرامین بگیر و بگش فراغت یافتند ؛ تصمیم گرفتند چند روزی عرش کبریایی را رها کنند و به یک مرخصی چند روزه بروند .
کجا بروند ؟ کجا نروند ؟ این بود که تصمیم گرفتند با فرشتگان عرش اعلا به مشاوره بپردازند .

یکی از فرشتگان به حضرت باریتعالی گفت : تشریف ببرید به زحل !
خداوند سری تکان دادند و فرمودند : اوه ! نه ! ده هزار سال پیش ؛ ما چند روزی به زحل رفتیم . از بس گرم بود حتی ما تحت مبارک مان سوخت !
فرشته دیگری گفت : چطور است تشریف ببرید به مریخ ؟!
حضرت باریتعالی فرمود : اوه ! نه ! پنجهزار سال پیش ؛ ما سفری چند روزه به مریخ کردیم ؛ آنقدر سرد بود که تمام استخوان هایمان چایید !
فرشته دیگری گفت : چطور است تشریف ببرید کره زمین ؟ !
حضرت باریتعالی با شنیدن نام کره زمین چار ستون بدنش شروع کرد به لرزیدن و گفت : لطفا حرفش را هم نزنید ! زمین ؟ مگر از جانم سیر شده ام بروم کره زمین ؟!
فرشتگان با حیرت و ناباوری پرسیدند : چرا ؟ مگر چه اتفاقی افتاده ؟
حضرت باریتعالی فرمود : دو هزار سال پیش ؛ ما یک سفری به کره زمین کردیم . هنوز تعطیلات مان تمام نشده بود که ما را متهم کردند به اینکه یک دختر یهودی را حامله کرده ایم !!

۱۷ نظر:

ناشناس گفت...

بسیار زیبا

ناشناس گفت...

احمدی نژاد رفت آبادان پالایشگاه را به اتش کشید و برگشت
احمدی نژاد امروز دست به کار بزرگی زد. او فاز سوم پالایشگاه آبادان را افتتاح کرد و برای اینکه به خارجی ها و استکبار جهانی ثابت کند که بنزین تولیدی ما تقلبی نیست و قابل اشتعال است یک کبریت را روشن کرد و انداخت توی مخزن بنزین و الفرار!


شاهدان عینی نقل میکنند که احمدی نژاد قبل از انجام این عمل شجاعانه دقایقی قبل با مشایی رئیس جریان انحراف تلفنی صحبت کرده بود و بعید نیست تحت تاثیر القائات شیطانی او قرار گرفته باشد.

ناشناس گفت...

آيت الله جوادی آملي: استفاده از نوشابه های گازدار، خطر ابطال وضو را افزايش ميدهد

حضرت آيت الله جوادی آملی در ادامه سلسله درس های اسلام و بهداشت كه چندی است در حوزه علميه قم برگزار ميشود با اشاره به خطرات و مضرات استفاده از نوشابه های گازدار گفت: «استفاده از نوشابه های گازدار علاوه بر اين كه براي سلامتی انسان مضر است باعث افزايش خطر ابطال وضو نيز ميشود زيرا نوشيدن نوشابه های گازدار سبب ايجاد فعل و انفعالات شيميايي و در نتيجه توليد گاز در بدن ميشود.»

معظم له ضمن دعوت نمازگزاران به تحريم انواع نوشابه های گازدار فرمودند: «امت مسلمان و نمازگزاران عزيز مي توانند به جاي استفاده از نوشابه های گازدار، دوغ محلي بنوشند زيرا هم بدون گاز است، هم برای بدن مفيد است و هم اين كه ريسک ابطال وضو را تقريبن به صفر درصد تقليل ميدهد.»

ناشناس گفت...

نماينده قم در مجلس: نام نقی زيبنده ی امام دهم نيست، اين نام بايستی تغيير كند

نماينده قم در مجلس شورای اسلامي خواستار تغيير نام امام دهم شد.
، حجت الاسلام و المسلمین آشتیانی نماينده مردم قم در مجلس ضمن اشاره به نامانوس بودن نام نقی در ميان قشر جوان گفت: «شايد در برهه ای از زمان، نام نقی زيبا بوده باشد اما در وضعيت كنونی، قطعن چنين نيست زيرا اين نام آنقدر ضايع است كه مستمسكي شده در دست دشمنان تشيع كه آن امام گرانقدر را دست بيندازند.

ايشان در پايان افزودند: «بنده عاجزانه از نمايندگان مجلس و هيئت رئيسه محترم تقاضا ميكنم ترتيبی اتخاذ كنند تا به جای نام نقی كه اين روزها در فرهنگ لغت دشمنان نظام و اسلام و تشيع مترادف با خل وضع است، نامي نيكو كه برازنده ی شخصيت امام دهم باشد، انتخاب شود.»

ناشناس گفت...

چند جُک درباره بسیجی ها و یک مرغ!
بسیجیه شلوارشو برعكس می ‌پوشه، ننه‌اش بهش ميگه: الهی قربونت برم، وقتی ميری انگار داری ميای!

بسیجیه ميره دستشوئی زنونه مي گيرنش ميگن: مگه کوری نمی بينی زنونه است؟ ميگه من چه کار کنم اينجا نوشته: زنا، نه! اون طرف هم نوشته: مردا، نه!

بسیجیه شب عروسيش پشت به عروس می خوابه عروس ميگه چرا اين جوری مي کنی؟ ميگه: ازدواج کردم که اين کثافت کاری هارو بذارم کنار!

تست ازدواج بسیجیه از زنش: از ازدواج با من مثل سگ پشيمونی يا مثل خر کيف می کنی؟

بسیجیه زنش دو قلو می زاد به دکتره ميگه: دکتر ارزون حساب کن جفتشو ببرم!

بسیجیه قبل از مرگ وصيت مي کنه که روی قبرم آب صابون بريزيد هرکس رد ميشه ليز بخوره بيفته تا من بخندم و روحم شاد بشه!

مرغه به شوهرش ميگه: سر کوچه بهم ميگن رونتو بخورم سينه تو بخورم. خروسه ميگه ناراحت نباش، يارانه ها که بياد ديگه بسيجي ها تخمتم نميتونن بخورن!

ناشناس گفت...

خبرهایی که به جوک شبیه ترند تا واقعیت

برای یک ناظر خارجی اخبار زیر واقعا جنبه شوخی دارد تا جنبه خبری:
- احمدی نژاد قبل از افتتاح پالایشگاه آبادان به کشورهای عربی و منطقه اعلام کرد که حاضریم تکنولوژی استخراج و پالایش نفت را در اختیار آنها قرار دهیم. یک دقیقه بعد پالایشگاه آبادان منفجر شد و سی نفر رفتند هوا!
کشورهای عربی گفتند: خوب شد نیروگاه هسته ای را افتتاح نکرده بود!


- جمهوری اسلامی 24 نفر از مقامات امریکایی را تحریم کرد!


- حکومتی که دو سال پیش با تقلب در انتخابات سی چهل میلیون را جابجا کرد تا عزیز دردانه رهبر بشود رئیس جمهور و هزاران معترض را دستگیر و شکنجه و کشت و هزینه زیادی را به مملکت تحمیل کرد تازه متوجه شده که رئیس جمهور محبوب رهبر تحت تاثیر جادوگر و رمال قرار دارد و از اول هم عوضی بوده!
جالب تر این است که در این مدت دو سال مقام عظما دائما دیگران را به بی بصیرتی متهم میکرد!


- وزیر اطلاعات گفت: امریکایی ها دروغ میگویند که بن لادن را کشته اند. بن لادن پیش ماست!
- آیت الله مکارم شیرازی که یکی از مراجع طراز اول جهان تشیع است گفت: دغدغه اصلی من این است که نرخ بسته های پستی و چیپس و پفک نمکی و تمبر هندی گران شده!

ناشناس گفت...

« آسیب شناسی شلوار دوم »
دو حکایت و کلی روایت:
حکایت اول: آقای دومینیک استراس کان رئیس آی ام اف به اتهام آزار جنسی تعرض آمیز و قصد تجاوز به خدمتکار در یکی از اتاق های هتل "سوفیتل" نیویورک دستگیر شد. وی نه تنها ناگزیر به کناره گیری از شغل خود (که ظاهراً بسیار موفق نیز آن را اداره می کرده) شد، بلکه نامزدی او (از حزب سوسیالیست) در انتخابات ریاست جمهوری آینده فرانسه نیز در ابهام فرورفته است.
حکایت دوم: آقای آرنولد شوارتزنگر، ترمیناتور اسبق و فرماندار سابق کالیفرنیا، به دنبال فاش شدن رابطه نامشروع با یکی از کارمندان خود در ده سال پیش و داشتن فرزندی از او، ناگزیر به جدایی از همسر خود خانم ماریا شریور شد.
سوال آسیب شناسانه: این دو حکایت چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند؟

روایت فمینیستی: هیچ فرقی با هم ندارند. مردا همه سروته یک کرباسند و بند شلوارشون (مخصوصاً شلوار دومی) شله. ایکبیریا.
روایت اسپورت: آدم اگر ورزشکار و پهلوان و اکتور باشد، زیر سرش اخلاقی تر بلند می شود و سروگوشش ملایم تر می جنبد. صدایش هم دیرتر در می آید.
روایت آخوندی: اگر این ملعونان کافر به مذهب حنیف مشرف شده بودند، چهارتا عقدی و "آل یو کن تیک" (1) صیغه ای مهیا بود و معصیت نمی کردند.
روایت مش قاسم: والله بابام جان این آرنولد زمان جنگ ممسنی مال اتریش بود و با اینگیلیسا لج بود، اصلش هم یه رگ غیاث آبادی داره و غیاث آبادیا ازین بی ناموسیا نمی کنن. حکایت آقا دومینیکم ما خودمان به چشم خودمان ندیدیم ولی گمانم هردو زیر سر اینگیلساست.
روایت آخرالزمانی بهداشتی: از آرنولد بعیده که بعد از اون همه آموزشی که تو مدرسه ها راه انداخته خودش از "سیف سکس" غافل بشه، استراس کان هم گویا در مصرف ویاگرا افراط کرده.
روایت کاپیتالیستی: اگه پولشو به موقع داده بودند حالا آبروریزی نمی شد که هیچ، تو دادگاه هم مجبور نبودن صد برابر بیشتر بسلفن. چشمشون کور.
روایت خودمونی: کسی که اختیار پائین تنه شو نداره، چه جوری می خواد کشورداری و بانکداری کنه؟
روایت مادر بچه ی آرنولد: من از آرنی شکایتی ندارم، خودش قبل از ازدواجش با ماریا به من قول داده بود "آیل بی بک" (2)
روایت خدمتکار هتل: خدارو چه دیدی هم پولدار می شم هم معروف.
روایت آرنولد: بابا ترمیناتور این استراس کانه نه من، حقشو خوردن!
روایت خانم لوپن: این ورپریده استراس اصلاً چشمش که ناپاکه هیچی، مرض روانی هم داره. به من هم نظر بد داشت.
روایت استراس کان: این خدمتکاره از لوپن پول گرفته، ثابت می کنم.

(1) All you can take
(2) I’ll be back
یکی از تکیه کلام های معروف آرنولد در فیلم هایش

ناشناس گفت...

موج اسلام خواهی منطقه به مزارع اسپانیا هم رسید

مردم: ما خیارهای کلفت آلوده نمی خواهیم
مسئولین: این ها مال آل سعود است. بخورید و حرف زیادی هم نزنید


(تیتر صفحه اول کیهان )

ناشناس گفت...

شکایت بازرسان آژانس بین المللی از سرقت لب تاب شان در ایران

در خبرها امده که عده ای از بازرسان آژانس نظارت بر فعالیتهای هسته ای بعد از سفر به ایران شکایت کرده اند که وقتی به دست به آب رفته بودند برادران اطلاعاتی و سپاهی از فرصت استفاده کرده و لب تاب آنها را دزدیده اند و داخل جیب کت آنها را نیز به جالباسی آویزان بوده خالی کرده اند و خودکار و مقداری پول خرد و یک دستمال اندماغی را به سرقت برده اند.
امروز رئیس آژانس به ایران اعتراض کرده که این چه وضعش است؟ ما جرات نداریم از دست شما یک مستراح برویم. از این به بعد بازرسان مان را پن پرز می پوشانیم که دیگر مجبور نباشند در طول مدت سفرشان به دست به آب بروند.

ناشناس گفت...

خبرگزاری فارس: نماز جمعه های آيت الله صديقی بليطی ميشود

آيت الله صديقي، امام جمعه ي موقت تهران اعلام كرد از اين پس نماز جمعه هايي كه به امامت او برگزار خواهند شد، بليطي خواهند شد.

به گزارش خبرگزاري فارس، امام جمعه ي موقت تهران درباره علت اتخاذ چنين تصميمي گفت: «بنده تنها امام جمعه اي در كشور هستم كه حتي افراد غير مسلمان نيز مشتاق شركت در نماز جمعه هايش هستند و اين استقبال گاهي چنان شديد ميشود كه عليرغم صفوف بهم فشرده باز هم جاي نشستن براي همه پيدا نميشود.»

«اين موضوع نشان ميدهد كه سخنان بنده براي حضار و مخاطبين شديدن شيرين و نشاط آور است. خوب چه ايرادي دارد، مردم همانطور كه براي ديدن يك فيلم كمدي بليط تهيه مي كنند و بهاي آن را مي پردازند، براي شركت در نماز جمعه هاي بنده نيز چنين كنند؟ مگر هنر بنده بي ارزش تر از هنر آقاي دهنمكي است ؟ ايشان لبخند را بر لبان مردم جاري ميكند اما سخنان بنده علاوه بر لبخند، گاهن قهقهه ي حضار و مخاطبين را نيز به دنبال دارد.»

«البته بنده قبل از اتخاذ اين تصميم، دستور دادم تا آمار تماشاگران فيلم اخراجي هاي 3را از بدو اكران تاكنون برايم بياورند. شايد باورتان نشود اما تعداد شركت كنندگان در دو نماز جمعه ي اخير بنده، سه برابر كل تماشاگران فيلم اخراجي هاي 3 بود و اين در حالي است كه اين فيلم ماه هاست كه بر روي پرده ي اكثر سينماهاي كشور است حال آنكه بنده در طي اين اين مدت فقط دو نماز جمعه اجرا كرده ام.»

امام جمعه موقت تهران در پايان افزود: «خوب با اين تفاصيل آيا روا نيست كه بنده نماز جمعه هايم را بليطي كنم؟ البته قصد بنده از بليطي كردن نماز جمعه، اندوختن مال نيست بلكه بخش اعظمي از درآمد حاصل از فروش بليط صرف بهبود كيفي خطبه ها خواهد شد و من مطمئن هستم كه هموطنان عزيز در قبال خريد بليط، لحظات شاد و مفرحي در نماز جمعه خواهند داشت و چيزهايي خواهند ديد و سخناني خواهند شنيد كه در فيلم هاي دهنمكي كه هيچ، حتي در آثار كمدين هاي بزرگ سينماي جهان نيز چارلي چاپلين و جري لوئيس و لورل و هاردي نيز نخواهند يافت

ناشناس گفت...

شاهكار وزارت امور خارجه/ اهدای يک راس گوسفند به شاهزاده ويليام

خبرگزاري فارس: رسول موحديان عطار، سفير كشور مان در لندن كه به مراسم ازدواج شاهزاده ويليام و پرنسس كيت دعوت شده بود در اقدامي جالب توجه، يك راس گوسفند به عروس و داماد تقديم كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس اين اقدام آقاي موحديان واكنش هاي متفاوتي را برانگيخته است. عده اي اين اقدام را زيبا و عده ي ديگري كه البته پيشينه ي آن ها در دشمني با نظام كاملن روشن است، ان را عملي توهين آميز توصيف كرده اند.

اما سفير كشورمان در اين ارتباط به خبرگزاري فارس گفت: «بنده سفير جمهوري اسلامي هستم و بالطبع وظيفه دارم در عين پاسداري از منافع كشورم در انگليس، در جهت بسط و گسترش فرهنگ اسلامي نيز بكوشم. يكي از سنن زيباي اسلامي قرباني كردن گوسفند جلوي پاي عروس و داماد است. بنده نيز پس از مشورت با جناب وزير امور خارجه و تائيد ايشان اقدام به خريد يك راس گوسفند كردم و آن را همراه با خود به مجلس عروسي بردم. بنده حتي يك كارد بزرگ نيز با خود داشتم كه در صورت نياز به شخصه گوسفند را جلوي عروس و داماد قرباني كنم اما متاسفانه هوچي گري تعدادي از مهمانان باعث شد ملكه ي انگليس با اين اقدام مخالفت كند.»

طبق آخرين اخبار، اين گوسفند ساعتي پيش به اصطبل كاخ ملكه اليزابت منتقل شده است

شاهرخ گفت...

سلام گیله مرد. سالها پیش با وبلاگ تو از طریق وبلاگ شیوا آشنا شدم. مدتیه که شیوا هیچ پستی نزده. ازش خبری داری؟ نگرفته باشنش
آدرسش اینه:
shima.blogspot.com
قربانت - شاهرخ از آلمان

ناشناس گفت...

shahrokh ,adres shiva dr facebook ineh :lachini shiva

شاهرخ گفت...

مرسی

ناشناس گفت...

dar javabe akharin nazar dahandeh:to inghardr khengi ke farghr tanzo vagheiato nemidooni!hame midoonan ke zohal az merikh sardtareh! etefaghan tanz yani hamin!aghaye gile mard kheili bahal bood koli khandidam, bichare in khoda ke che arajifi az tarafe on badbakht nagoftan!!!

ناشناس گفت...

در پیدا کردن واژه برای توصیف علت مرگ هاله بمن کمک کنید ...



می‌خواهم بگویم جنایت ، می‌بینم کم است . خیلی کم است برای وصف این ماجرا . بگویم فاجعه ، باز می‌بینم حرفم را درست حسابی نزده‌ام . نمی‌دانم ، شاید هم از بس در تمام این روزها درباره جنایت و فاجعه و قتل حرف زده‌ایم دیگر معنی‌هایشان برایمان کمرنگ شده . واژه‌هائی که یکروز بکار بردنش مو به تن هر بنی بشری راست می‌کرد حالا امروز اینقدر عادی و راحت و هر روزه ، جا و بی‌جا از دهنمان درمی‌آید که نه انگار به معنائی که پشتش خوابیده . شاید هم بعد از شنیدن خبر مرگ دختر در تشییع پدر هنوز آنقدر شوکه‌ام که ذهنم واژه‌ای پیدا نمی‌کند برای وصف ماجرا ...

گاهی اتفاقی می‌افتد که از قبل توی ذهنت زمینه‌اش را داری . مثلاً حداقل یکسال هر روز در ضمیر ناخودآگاهمان انتظار دستگیری موسوی را داشتیم . وقتی که دستگیر شد اتفاقی بود که مدتها قبل توی ذهنمان رخ داده بود . چیز جدیدی نبود . شاید برای همین هم از واژه‌ها و عبارتها راحت استفاده کردیم . دستگیری‌اش برای جنبشمان یک اتفاق روزمره بود . ده روز بعد از شکل گیری جنبش وقتی در تجمعات شهید می‌دادیم هم همینطور شد . شهید دادن هم برایمان روزمره شد . و استفاده از واژه‌ها راحت . اما امروز یک دفعه پا می‌شوی می‌بینی دختر را در مراسم تشییع پدر کشته‌اند . چه فرقی می‌کند که با چی ؟ با مشت ، با لگد ، با پنجه بوکس ، با هرچی ؛ کشته‌اند . سی سال ات که همه می‌گویند از این جمهوری اسلامی هر کاری برمی‌آید ها ، ولی انگار نمی‌توانیم باور کنیم . واقعاً همه کار ؟ هر کاری و فقط برای بقا ؟

من نمی‌دانم اسم این ماجرا را چه بگذارم . نمی‌دانم از چه صفتی برای وصفش استفاده کنم . ولی ماجرائی که بر هاله گذشت همانی نبود و نیست که به سیاق معمولمان فقط گوشه‌ی عکسش را روبان سیاه یا سبز بزنیم و بگذاریم در صفحاتمان . نمی‌دانم ، شاید برویم قدری نفس بکشیم بعد دوباره به ماجرا نگاه کنیم بهتر باشد . نفس‌های عصبانی . دیروز برای مطلبم دنبال عکس سحابی می‌گشتم ، امروز برای دخترش ، فردا برای ... ؟؟؟ و بمن می‌گویند فحش نده . حالم بد است ...

ناشناس گفت...

خاک بر سر رژیمی که حتا از تشییع جنازه یک پیرمرد 81 ساله هم می ترسد
جمهوری اسلامی ترسوترین و بزدل ترین حکومت در تمام جهان است . این رژیم حتا از مرده مخالفانش هم هراس دارد . در خبرها آمده است که مأموران اطلاعاتی ولایت فقیه از خانواده شادروان سحابی خواسته اند که مراسم تشییع را یک ساعت زودتر و در لواسان – و نه حسینیه ارشاد ! – برگزار کنند . این آخرین پرده از نمایشهای بزدلانه جمهوری اسلامی است . رژیمی که از مراسم تشییع ورزشکاران و سیاستمداران مخالف می ترسد ادعا دارد که نقش ژاندارم منطقه را ایفا می کند در حالی که توان برقراری یک امنیت توأم با آرامش را حتا در خیابانهای پایتخت خود هم ندارد !
برای همین است که باید گفت : خاک بر سر رژیمی که حتا از تشییع جنازه یک پیرمرد هم هراس دارد .

ارسال یک نظر