دنبال کننده ها

۶ شهریور ۱۴۰۰

شیرک چی خانه

داشتم کتاب « تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» نوشته جعفر شهری را می خواندم . به واژه ای برخوردم که تاکنون نشنیده بودم :
شیرک چی خانه
شیرک - به معنای شیر کوچک - و شیرک چی کسی بود که افراد را شیرک میکرد !
شیرک چی خانه محلی بود که در آن مردم با نوشیدن عرق و شراب سرمست - یا بقول قدیمی ها شیرک میشدند -
پیش از بوجود آمدن میکده ها و میخانه ها در خیابان‌ها و دایر شدن فروشگاههای عرق و شراب و پیاله فروشی ها، این شیرک چی خانه ها توسط ارامنه و کلیمی ها در خانه ها دایر شده بود .
شیرک چی خانه ها معمولا در محله های خلوت و ‌کوچه های پرت و دور افتاده - یا تک خانه هایی در گوشه و کنار شهر ها -ساخته شده بودند تا مزاحمتی برای همسایگان مسلمان فراهم نشود اما شیرک چی خانه های یهودیان در محله یهودیان قرار داشت .
دایر کردن شیرک چی خانه ها اگر چه ممنوع بود اما با اندک حق و حسابی که به داروغه ها و نایب ها وقزاقان و سیلاخوری ها و آژان ها داده می‌شد به کارشان ادامه میدادند .
در زمان حکومت نود و سه روزه سید ضیا طباطبایی - که به کابینه نیم بند یا کابینه سیاه معروف است - فروش مشروبات الکلی در سراسر کشور ممنوع شد و اراذل و اوباشی که لباس روحانیت به تن داشتند و « طلبه » نامیده میشدند به میکده ها و اماکن یهودیان و ارامنه حمله کردند و خم ها و قرابه ها را شکستند و خانه ها و خانمان ها بر باد دادند و غرفه هایی در بهشت برای خود تدارک دیدند .

آبجو

رفته بودم دکتر . کجایم درد میکرد ؟ همه جایم!
دکتر خیلی جوان بود . از آن امریکایی های مهربان . همینطور که معاینه ام میکرد پرسید : سیگار میکشی ؟
گفتم : ای…. تک و توکی
پرسید : مشروب چی؟ مشروب هم می خوری؟
گفتم : ای….گاهگداری … وقتی با رفیقانم هستم یک لیوان « آبجو» می نوشم .
دکتر به چشمانم خیره شد و گفت:
چی چی می نوشی؟
تازه فهمیدم «آبجو» را به فارسی گفته ام !
دولت مستعجل ۹۳ روزه سید ضیا طباطبایی- یا کابینه سیاه -
در گفتگو با شبکه جهانی تلویزیون پارس
Sattar Deldar 08 25 2021

وزیر نفت و راه و تره باربری

وزیر راه و ترابری!
چه قیافه مامانی نورانی دوست داشتنی دارد این آقای وزیر نفت ! و راه و ترابری !!
انگار از گور هزار ساله اش بر خاسته است
این آقا قبلا چیکاره بود ؟ آفتابه دار مسجد سپهسالار ؟

۳ شهریور ۱۴۰۰

از آن طالبان به این طالبان

پس از انتشار ویدیوهایی از شکنجه و آزار زندانیان در زندان اوین سخنگوی طالبان در بیانیه ای رفتار غیر انسانی و نا هنجار حکومتگران ایران علیه زندانیان سیاسی را بشدت محکوم کرد و خواستار پاسخگویی دولت ایران در باره نقض حقوق بشر و حقوق زندانیان گردید !
ببین این طالبان ایرانی چگونه طالبانی است که طالبان افغانستان به حال ما گریه میکند .
——-////———
ملا عبدالغني برادر @Mullah_Baradar
شرایط نامناسب زندان‌ های ایران و تهدید و شکنجه زندانیان مصداق بارز رفتار غیرقانونی مقامات قضایی دولت ایران در مواجهه با زندانیان می باشد.
امارت اسلامی افغانستان ضمن محکوم کردن اقدامات ناقض حقوق بشری در زندان های ایران، خواستار پاسخگویی سریع دولت ایران در قبال این اقدامات می باشد.
May be a drawing

تنهایی

می پرسد :سیگار میکشی
میگوید : نه !
-عرق میخوری ؟
⁃ نه!
⁃ ورزش میکنی؟
⁃ روزی دو ساعت
⁃ رژیم غذایی داری؟
⁃ اوه...چه جور هم !
⁃ یعنی گوشت و اینها نمیخوری؟
⁃ ابدا ! فقط میوه و سبزی
⁃ کوه پیمایی هم میروی؟
⁃ ماهی دو سه بار
⁃ پیاده روی چی ؟
⁃ هر روز صبح ، هر روز یک ساعت
⁃ زن و بچه داری؟
⁃ نه !
⁃ قرض و قوله داری؟
⁃ نه!
⁃ روزنامه و کتاب میخوانی؟
⁃ نه! ابدا
⁃ تلویزیون نگاه میکنی؟
⁃ خیلی کم ، فقط شوهای خنده دارش را می بینم
⁃ آخ .... چه بد !
⁃ چطور؟
⁃ برای اینکه تنها میمانی ! آخر عمری خیلی تنها میمانی
⁃ تنها میمانم ؟ چرا ؟
⁃ برای اینکه همه رفیقات و دور و بری هات قبل از تو میمیرند تو تنها میمانی . تنهایی خیلی سخته ! آن هم آخر عمری

ما کجاییم ؟

جلوی بانک چهل پنجاه نفری زن و مرد و پیر و جوان ایستاده اند . میگویند و می شنوند و گهگاه صدای قهقهه مردی به آسمان میرود .
تعجب میکنم . چرا مردم اینجا ایستاده اند ؟
کامیونی از راه میرسد . روی بدنه اش نوشته است بانک غذا Food Bank. گوشه ای می ایستد . یکی دو نفری پیاده میشوند . درهای کامیون باز میشود . مملو از مواد غذایی است . از مرغ و ماهی بگیر تا نان و پنیر و کمپوت و میوه و سبزیجات . غذای مجانی پخش میکند .
من از داخل بانک به این آدمیان نگاه میکنم . نه کسی شتابی دارد و نه کسی میخواهد جای آن دیگری را بگیرد . صفی شکل می‌گیردو آرام آرام جلو میرود . مردان و زنانی - اغلب شان کارگران مکزیکی و تک و توکی هم پیرمردی و پیر زنی امریکایی - به اندازه نیاز خود مرغی و نانی و میوه ای و کمپوتی میگیرند و خندان راه شان را می کشند و میروند .
به خانه بر میگردم . در گشت و گذارم در این دنیای مجازی کلیپی را می بینم که تلویزیون آذربایجان پخش کرده است
. می بینم صدها نفر از سر و کول هم بالا میروند تا با دشنام و هیاهو از پلوی نذری سهم بیشتری بگیرند . تا نگذارند سهمی هم به آن پیر زن مفلوج و آن مادر دردمندی برسد که ماههاست خود و فرزندانش رنگ گوشت ندیده اند .
راستی ، ما در کجای زمان ایستاده ایم ؟
( ویدیو کلیپ را اینجا ببینید)

طرح از : داریوش راد پور
May be an illustration of 1 person

۳۱ مرداد ۱۴۰۰

دو تریلیون دلار

از یک آقای بینوای روس پرسیده بودند : اگر یک روز شاه بشوی چیکار میکنی؟
گفته بود صد روبل میدزدم میزنم به چاک !
آقای امریکا میگوید یک تریلیون دلار خرج کرده است تا طالبان را از افغانستان بتاراند . یک تریلیون دیگر هم سلفیده است تا طالبان را دوباره برگرداند .
مرحوم مغفور ملانصرالدین یک شاهی میگرفت سگ اخته میکرد یک قران میداد میرفت حمام !
حالا حکایت ماست .
بگمانم آقای ترامپ و آقای بایدن و شرکا حالا باید یک تریلیون دلار دیگر خرج بکنند تا بروند حمام و این نجاستی را که بر سر و روی شان نشسته است پاک کنند .
راستی، ما که بیش از صد دلار را نمیتوانیم بشماریم ، میشود لطفی در حق ما بفرمایید بما بگویید دو تریلیون دلار چند تا صفر دارد و توی چند هزار تا کامیون و تریلر و هواپیما و ترن جا می‌گیرد؟
والله من اگر جای رییس جمهور امریکا بودم از این دو تریلیون دلار دوهزار دلارش را بر میداشتم میزدم به چاک!
آبرو ریزی اش کمتر بود .
(طرح از: داریوش راد پور)
May be a drawing of 1 person

۳۰ مرداد ۱۴۰۰

کلنگ اسلامی

عبید زاکانی میگفت : قوادی بهتر از قاضیگری است
اما اکنون قوادان بر مسند قضاوت نشسته و قاضی القضات می‌شوند
عبید مینویسد : از قلمدان قاضی قلمی بر زمین افتاد
شخصی که آنجا حاضر بود به قاضی گفت : کلنگ ات را بردار
قاضی به خشم در آمد که : مردک ! فرق قلم و کلنگ نمیدانی؟
مرد گفت : هر چه هست باشد ، تو خانه من با آن خراب کرده ای