دنبال کننده ها

۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰

روزی جمعی پیش رفتند و او ( شبلی) در بند بود.
‏گفت شما کیستید.
‏گفتند دوستان تو.
‏سنگ در ایشان انداختن گرفت.
‏همه بگریختند، او گفت: ای دروغ زنان، دوستان بسنگی چند از دوست خود می گریزند؟ معلوم شد که دوست خودید و نه دوست من...
‏ذکر ابوبکر شبلی - عطار نیشابوری
طرح از : داریوش راد پور
May be an illustration of standing

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر