دنبال کننده ها

۱۱ فروردین ۱۳۹۴



امريکايی ها ..... و انگليسی ها ....

دوستم از من می پرسد :
چه حکمتی در کار است که هر روز در افغانستان  ، دو سه تا از سربازان امريکايی يا به تير غيب گرفتار می شوند و يا بر اثر انفجار بمب و نارنجک ميميرند ،اما کسی به سربازان انگليسی نمی گويد بالای چشم تان ابروست ؟؟؟ مگر سربازان انگليسی مثل سربازان امريکايی اشغالگر نيستند ؟؟مگر موش و گربه با هم دست بيکی نکرده اند تا بقال بيچاره را خانه خراب کنند ؟؟؟
من  لحظه ای به فکر فرو می روم . بعدش ياد حرف های نصرت کريمی می افتم که چند وقت پيش در جایی  خوانده بودم .
نصرت کريمی می گويد : فرق امريکايی ها و انگليسی ها در اين است که اگر امريکايی ها بخواهند به بوزينه ای خر دل بخورانند ، خر خره اش را می گيرند و به زور توی حلقومش خردل می ريزند . اما انگليسی ها خر دل را به ما تحت بوزينه ميمالند و بوزينه با کمال ميل و رغبت خر دل ها را می ليسد و تا ته مانده اش را نوش جان می کند !!!
از شما چه پنهان ، بعضی از اين سلاطين و مشايخ و اميران و فقيهانی !!که بر ممالک خاورميانه حکم ميرانند و مدام پنبه ی لحاف کهنه باد ميدهند و قلمبه گويی ميکنند و قرت و قراب راه می اندازند ، شباهت غريبی به آن بوزينه ی کذايی دارند که هم چوب را می خورند هم پياز را .....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر