دنبال کننده ها

۲۶ مرداد ۱۳۹۳

فرمانروایی قانون

امروز پلیس آمده بود کنار مزرعه مان یک آقای چینی را دستبند زده بود وانداخته بود توی ماشینش ببرد زندان
پرسیدم : چیکار کرده بود؟
گفت : شاشیدن در انظار عمومی
و من بی اختیار بیاد خاطره ای افتادم
سالها پیش زمانی که من در شیراز بودم هر وقت از کنارقلعه کریمخانی نزدیکی های شهرداری شیراز میگذشتم میدیدم چند تا حاج آقا و چند تایی هم از آستین چرکان شیرازی هر کدام شان یک لیوان پر آب در دست گرفته اند و پای این برج تاریخی سرگرم شاشیدن اند و هیچ هم حالی شان نیست که زن و بچه خلایق از پای این برج رد میشوند
من هر وقت از کنار این برج رد میشدم حالت استفراغ بمن دست میداد و هیچ تنابنده ای هم صدایی به اعتراض بر نمیداشت که آقای حاج آقا ! اینجا مگر توالت عمومی است ؟
حالا در امریکا اگر شما میخواهید مزرعه تان را شخم بزنید به حکم قانون باید یک یا دو تا توالت سیار کنار مزرعه بگذارید تا کارگران تان مجبور نشوند توی همان مزرعه قضای حاجت بکنند . همچنین به حکم قانون شما باید سایبان و یخ و آب برای کارگران تان فراهم کنید
در همین سر زمین کفار بوسیدن عاشقانه و بوس و کنار های آنچنانی در انظار عمومی ممنوع است و شما هرگز حق ندارید دست به روی کسی بلند کنید که جرمش زندان و جریمه سنگین وپیامد های بیشمار است
وقتی بیاد ایران و آن بی قانونی ها وبی اعتنایی های مردم نسبت به همه موازین قانونی و حتی اخلاقی میافتم تنم میلرزد
بگمانم اگر روزی روزگاری مجبور شوم در ایران زندگی کنم همان هفته نخست سکته قلبی خواهم کرد       . م
L

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر